در پست قبل مقدمه ی مفصلی از تاثیر تبلیغات بر ذهن مخاطب را بیان کردیم و در این مقاله به ادامه آن می پردازیم.

در دنياي رقابتي امروز ، بازاريابي براي هر نوع حركت آگاهانه و هدفمند در بازار ضروري بوده و نقش آن در آغاز انجام تمام تلاشها از جمله توليد محصولات و ارائه خدمات مطلوب به جامعه به وضوح قابل مشاهده است، درعصر كنوني كه مفاهيم ارتباطات، رقابت ومشتري گرايي با هم پيوند خورده است تبليغات به عنوان عنصري آميخته از بازاريابي ، نقش محوري در حفظ و بقاء سازمانها با شناساندن و معرفي محصولات و خدمات ايفاء مي كند.

در این مقاله به تاثیرات تلویزیون، رادیو، روزنامه ها، مجلات و تبلیغات اینترنتی و دیجیتال بر مصرف کنندگان می پردازیم. این داده ها از 529 پاسخ دهنده متشکل از دانشجویان در هند جمع آوری شده است. مدیران تبلیغات می توانند از این تحقیق در سرمایه گذاری بر رسانه های مناسب و در راستای افزایش تاثیر تبلیغات خود بهره ببرند.

تبلیغات مختلف رسانه ای

در سال 2004، مبلغی که برای تبلیغات در تلویزیون، شبکه های کابلی تلویزیون و رادیو هزینه شده بود 44 درصد از هزینه ی کل تبلیغات بود که به مراتب بیشتر از روزنامه ها، مجله ها و تبلیغات چاپی بود. این به دلیل تاثیر مثبت تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات آنلاین بر روی مصرف کنندگان بود. تلويزيون به دليل اينكه تركيبي از تصوير، رنگ و حركت است تأثير زيادي بر بيننده
ميگذارد.

در مقابل بعضی از رسانه ها اظهار داشتند که تبلیغات روزنامه ها نقش اساسی در ایجاد یک نام تجاری دارند و بر تصمیم خرید یک محصول تاثیر بسزایی دارند. راجو و دوی (دو فیلم ساز و نویسنده ی هندی) تحقیق مشابهی انجام دادند و ثابت کردند که تبلیغات مطبوعاتی قابل اعتماد تر است. این دو دریافتند که تبلیغات مجله ها گاهی موثرتر از تلویزیون هستند و شواهد تجربی که به دست آوردند بیانگر این موضوع بود که تبلیغات ویروسی تلویزون که به سرعت بین مخاطبین پخش می شود گاهی آنچنان طولانی و تکراری میشوند که بیشتر آزار دهنده هستند تا علاقه ی مخاطب را جذب کنند. گاهی تبلیغ کنندگان یک محصول یا خدمات به صورت طولانی مدت از یک تبلیغ استفاده کرده و بعد از مدتی بینندگان فقط سعی میکنند آن را تحمل کنند. در صورتی که تبلیغات چاپی و مطبوعات با خرج کمتری در فواصل مختلف زمانی بهینه میشوند.

در کل از موارد فوق میتوانیم به این نتیجه برسیم که رسانه های مختلف بر سطوح مختلفی از شهروندان و مخاطبین تاثیر میگذارد. مطالعات قبلی فقط به تاثیر کلی رسانه (منفی یا مثبت) محدود شده بود. در انقلاب رسانه ای قرن بیست و یکم با رشد چشمگیر انواع رسانه ها که در دسترس قشرهای مختلف مردم قرار دارد، مصرف کنندگان گزینه های رسانه ای بیشتری در اختیار دارند. از این رو تحقیقات بیشتری برای اندازه گیری تاثیرات تبلیغات رسانه ای بر قشرهای مختلف مردم باید انجام شود. این امر کار تبلیغ کنندگان را برای تصمیم گیری صحیح در مورد انتخاب رسانه ای کمی دشوار تر کرده. تبلیغ کنندگان امروزه باید قبل از انجام هر تبلیغی در هر رسانه ای مخاطبان آن رسانه را شناسایی کنند و با مصرف کنندگان کالا یا خدمات خود تطبیق دهند و نحوه استفاده، زمان استفاده و موارد بیشتری را در مورد مخاطب های خود در نظر گرفته و مجموعه کاملی از رفتارهای مخاطب خود بیابند و به شناخت درستی از مخاطبشان برسند سپس اقدام به تبلیغ کنند تا تاثیر گذاری مفید حاصل شود.

اثربخشی تبلیغات

از اثربخشی تبلیغات به عنوان میزان علاقه مشتری به تبلیغ تجاری و در نتیجه واکنشی که بعد از دیدن یا شنیدن یک تبلیغ به وجود می آید یاد میکنند. مشخص کردن نحوه ی ارتباط مصرف کنندگان با رسانه ها میتواند کمک به سزایی در بهبود این رابطه داشته باشد و میزان تاثیرات مثبت را افزایش داد. اثربخشی تبلیغات به عوامل زیادی مانند انتخاب رسانه و میزان درگیری مصرف كنندگان با رسانه بستگی دارد. محتوای تبلیغاتی و کیفیت رسانه ها تأثیر بسزایی درمیزان اثربخشی تبلیغات تجاری دارد. در شهرهای کوچک و روستاها اغلب تبلیغات تلویزیون و رادیو موثرتر بوده و همینطور در این مناطق تبلیغات اینترنتی از تاثیرات کمتری برخوردار هستند زیرا کاربران نسبت به استفاده از اینترنت تمایل کمتری نشان میدهند.

تئوری عمل منطقی

طبق این نظریه نگرش به نوع رفتار مخاطبین در موقعیت های مشابه گذشته مهمترین پیش بینی کننده ی نوع رفتار و کنش های آنها دربرابر موارد مشابه دیگر است. شما در هر زمینه ای که تبلیغاتی انجام دهید، با کمی تحقیق موارد مشابهی از تبلیغ یک کالا یا خدمات در گذشته را پیدا خواهید کرد. اینکه این موارد مشابه قدیمی تر موفق بوده اند یا خیر؟ دلایل شکست آنها چه بوده و مخاطبین در برابر آنها چه رفتاری داشته اند و در کل استفاده از تجربیات موارد مشابه کمک شایانی به شما خواهد کرد که تصویری زیبا از برند خود در ذهن مخاطب هایتان ایجاد کنید.

ایجاد علاقه

نمایش خلاقانه و نشان دادن مزایا و ویژگی های مثبت یک محصول میتواند باعث جلب توجه مخاطبان در هنگام تماشای تبلیغات شود. و در مورد نحوه ایجاد علاقه در مخاطب باید بگوییم که صحبت از نتیجه مطلوبی که مخاطب به دنبال آن است انگیزه و علاقه ی زیادی در مخاطب ایجاد میکند. هروقت که ما محصول یا خدماتی داریم معمولا عادت داریم راجب جزئیات آن به شدت حرف میزنیم زیرا خودمان را جای آن فرد به درستی نمیگذاریم و فکر میکنیم که دیگران دوست دارند جزئیات را بدانند درحالی که اصلا اینگونه نیست و طی تجربیات متعدد بزرگ ترین فروشنده ها شما باید راجب جزئیات کمتر حرف بزنید. به جای اینکه راجب جزئیات حرف بزنید راجب نتایج حرف بزنید.

جلب توجه

هدف اصلی از تبلیغات، جلب توجه به محصولی است که قرار است فروخته شود. در تبلیغات سعی می‌شود تا مردم نسبت به خرید کالایی که ممکن است به فکر خریدش نباشند یا نیازی به آن نداشته باشند، متقاعد شوند. از طرف دیگر تبلیغات کمک می‌کند تا بازار یک محصول حفظ شود و تضمینی برای تداوم خرید مصرف‌کنندگان فعلی باشد. کلید اصلی این کار بدون شک برقراری ارتباط است. در تبلیغات با هوشمندی تمام سعی می‌شود تا پیامی هدف‌مند به مخاطب ارسال شود و از این طریق بر روی رفتار خرید وی تاثیر گذاشته شود. این اصل یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تبلیغات است که از زمان‌های دور در این صنعت وجود داشته است. جالب است بدانید مفهوم تبلیغات توسط تاجران قرن هفدهم میلادی شکل گرفت. در آن زمان آن‌ها برای مجاب کردن مردم به خرید دانه‌های قهوه برای درست کردن نوشیدنی‌های خوش‌طعم به تبلیغات می‌پرداختند. شرکت‌های بزرگ امروزی نیز به همین طریق سعی در متقاعد کردن خریداران دارند.

پست های مرتبط

0 0 رای ها
امتیازدهی
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها