ما به فروشندگان خبره ای نیاز داریم که رهبران فعالی باشند. در حرفه ما کلیشه ای هست که می گوید: 20 درصد کارکنان فروش، 80 درصد کار را تولید می کنند. این فروشندگان حرفه ای و سطح بالا سزاوار درآمدهای زیادند. فروشندگان ممتاز، سالیانه بین هشتاد هزار تا چند صد هزار دلار درآمد دارند. هیچ یک از مشاغل برای عملکردهای ویژه چنین بازده سخاوتمندانه ای ندارد.
فروشندگان خبره ای که قادرند مهارت های خود را به دیگران منتقل کنند، در تمام مؤسسه های پذیرفته می شوند. من به آگهی های استخدام روزنامه نیویورک تایمز نگاه می کردم، دیدم برای مربیان فروشندگی، مشاغلی با درآمد معادل 25000 دلار به بالاست و آنان استخدام می کنند. حتی پزشکان و وکلا نیز در شروع کارشان چنین درآمدی ندارند!
تعدادی بیشماری از مدیران ممتاز آنجا هستند که شغل خود را ابتدا از بخش فروش آغاز کرده اند. این ارقام بر واقعیتی ساده درباره ی فعالیت دنیای تجارت تأکید می کند. اگر شما به دنبال پیشرفت تصاعدی هستید هیچ چیز بهتر از شغل فروشندگی شما را به سرمنزل مقصود نمی رساند.
هدایت
اگر می خواهید یک رهبر باشید باید دست به کار شوید. ویژگی یک رهبر واقعی این است که بیرون می رود و کار را انجام می دهد. او منتظر کار دیگران نمی ماند. رهبر واقعی پیشاپیش قدم برمیدارد. او هر روز صبح اول وقت در دفتر کار منتظر دیگران است. تا جایی که امکان دارد، در جاده و در عرصه ی کار حضور دارد.
یک رهبر، خوش بین است. شما هرگز نمی بینید که رهبران واقعی، غرق در یأس، ناامیدی و نابودی باشند. مساله ی اصلی در انجام هر کاری ایمان داشتن به آن کار است. بگذارید از رئیس شما انتقاد کنند. بگذارید دیگران از برنامه های شما و یا از کالای جدیدی که می خواهید بفروشید، ایراد بگیرند. وظیفه ی خود بدانید که از او حمایت و پشتیبانی کنید. حامی باشید و بدگویی نکنید. بگذارید دیگران بر رقابت های اخیر فروش و یا برنامه ی پرداخت دستمزد شرکت خرده بگیرند. بیرون بروید و در مسابقه ها برنده شوید و به این صورت احساسات خود را بروز دهید. به تمام کارکنان شرکت خود نشان بدهید که تا چه اندازه می توانید درآمد داشته باشید. خیلی سریع پیشرفت خواهید کرد و سرآمد همه خواهید شد و از این موضوع شگفت زده خواهید شد.
یک رهبر همیشه آماده است. بنابراین هرگز دچار عقب افتادگی نشوید. فرصت همواره در انتظا افرادی است که آمادگی ذهنی دارند، آنهایی که پیشاپیش فکر می کنند و پیشاپیش برنامه ریزی دارند. فکر کنید که یک فروشنده ی حرفه ای هستید و بعد خود را آماده کنید، همانطور که هر فرد حرفه ای باید آمادگی داشته باشد.
یک رهبر همواره موجودیتش را تا حدی حفظ می کند. امروزه ما زیر رگباری از اطلاعات قرار داریم. رادیوها، تلویزیون و ابزارهای دیگر، هر روز اطلاعاتی منتشر می کند. همه ما بخشی از موضوعاتی میشویم که می بینیم، می شنویم و احساس می کنیم. با این حال، نباید بگذاریم که چنین اتفاقی بیفتد و غرق در دنیای اطرافمان بشویم. به غرایز خود اعتماد کنید و خودتان باشید. به ندای قلبتان گوش دهید.
طرفداری
ما به طرفدار احتیاج داریم. هیچ ارتشی نمی تواند بدون داشتن هواخواهان خوب و وفادار، پیشروی کند. بنابراین هیچ مؤسسه ای هم بدون داشتن آنها موفق نخواهد شد. اگر شما برای شرکتی کار می کنید و محصولات و خدمات آن را ارائه می نمایید، با آن مؤسسه صادق باشید. اگر دریافته اید که دیگر نمی توانید با شرکت خود صادق باشید، بهتر است آنجا را ترک کنید. کارکنان پیمان شکن برای هر مؤسسه ای زیان آورند. اما در نهایت خود آن کارمند، بیشتر متضرر می شود.
اگر تصمیم دارید در شرکتی بمانید که نمی توانید از آن پشتیبانی کنید نه تنها پیمان شکنی کرده اید بلکه به تمام کارهایی که آن شرکت برای شما انجام میدهد نیز ناسپاسی کرده اید . آدم بی شخصیتی هستید. میدانم شاید به نظر شما بی رحمانه بیاید اما واقعیت دارد که شما نمیتوانید دودوزه بازی کنید. نمیتوانید با یک دست چک حقوق خود را بگیرید و با دست دیگر پشت سر رئیس خود اداهای گستاخانه ایی در آورید شما یا باید از شرکت خود حمایت کنید و یا جسارت رها کردن کارتان را داشته باشید .
اگر در درجه اول یک طرفدار خوب نباشید ،هرگز نمی توانید رهبر خوبی بشوید.
کنار کشیدن
اگر فرد خوش بینی نیستید، اگر با خودتان در جدالید، اگر مطمئن نیستید و یا تردید دارید، تأکید ندارم که از کارتان دست بکشید. در عین حال نمی خواهم به دیگران نیز لطمه بزنید و باعث شکست آنها بشوید. اگر بدبین هستید، با شما به زبانی حرف می زنم که متوجه شوید و به شما می گویم چه کارهایی را نباید انجام دهید.
از مدیران خود چه در انظار عمومی و چه خصوصی انتقاد نکنید. سلامت فکری یک مدیر برای رفاه موسسه به قدری حیاتی است که باید از آن حمایت شود. تنها چیزی که شرکت شما نیاز ندارد انتقاد از سوی یک فروشنده ی منفی باف است. اگر نمی توانید از مدیرتان پشتیبانی کنید از او انتقاد هم نکنید. اگر لازم است از او انتقاد کنید اول باید استعفا بدهید این را به کسانی مدیون هستید که به این شخص اعتماد دارند.
ازفروشندگان دیگر ایراد نگیرید. اگر شرکت شما آن قدر خوب نیست که سر ذوقتان بیاورد پس به سراغ کارهای دیگری بروید ….
کاری که ترجیح میدهید. همه چیز دیگران را خراب نکنید. بیشتر مردم در طول زندگی خود افراد و مسایل را با دو خط کش مختلف اندازه گیری میکنند . انان برای اندازه گیری دیگران یک خط کش بلند صاف و انعطاف پذیر دارند. یک خط کش انعطاف پذیر و کوتاه نیز برای اندازه گیری خودشان دارند. اگر این اشخاص فقط یک بار خط کش ها را جا به جا کنند به تجربه ای اموزنده وحقارت امیز دست می یابند .
منفی باف نباشید. شما نمیتوانید از عهده ی عواقب آن برآیید و اطرافیانتان هم آن را تحمل نمیکنند. محیط کار سایر فروشندگان را از هم نپاشید . اگر به واقع همه چیز آن قدر بد است که فکر میکنید بروید و کار دیگری پیدا کنید. کاری که متناسب با استعدادهای شما باشد. خواهش میکنم بگذارید همه چیز همان طور که بوده است بماند.
موفقیت ثروت و ماجراجویی بی نظیری در انتظار فروشنده ای است که خوشبین دارای آمادگی فراوان و سخت کوش باشد . بگذارید زمانی که نوبت ما شد از فرصت استفاده کنیم .
مقالات مرتبط: