آموزش ترکیب بندی در عکاسی یکی از مهم ترین مباحثی است که هر عکاس، صرف نظر از سبک و ژانرش، باید به آن مسلط باشد. ترکیب بندی نه تنها در هدایت نگاه بیننده و ایجاد هارمونی بصری نقش کلیدی ایفا می کند، بلکه میتواند به تقویت پیام و احساس موجود در یک تصویر نیز کمک کند. در مقاله ی قبل، ۱۳ مورد از اصول مهم ترکیب بندی در عکاسی را بررسی کردیم که هر یک تأثیر بسزایی در کیفیت نهایی عکس دارند.
اما آموزش ترکیب بندی در عکاسی محدود به این اصول نیست. برای ثبت تصاویری حرفه ای و چشم نواز، لازم است تکنیکهای بیشتری را بشناسیم و در عمل به کار بگیریم.
در این مقاله، ادامه ی مبحث ترکیب بندی را دنبال کرده و 8 قاعده دیگر را معرفی خواهیم کرد.
این اصول، در کنار روش هایی که پیش تر آموختهایم، به شما کمک می کنند تا تصاویر متمایزتر و جذاب تری را خلق کنید.
اگر به آموزش ترکیببندی در عکاسی علاقه مند هستید و میخواهید مهارت خود را در این زمینه ارتقا دهید، مطالعه ی این مقاله را از دست ندهید.
آموزش ترکیب بندی در عکاسی
14. جد اسازی سوژه (Isolate the Subject)
یکی از مؤثرترین روشها برای ساده سازی ترکیب بندی، استفاده از عمق میدان کم و جدا سازی سوژه است.
با انتخاب دیافراگم باز، میتوانید پس زمینه را به طور مؤثری تار کنید و از تبدیل آن به یک عنصر مزاحم جلوگیری کنید.
این تکنیک به ویژه در عکاسی پرتره بسیار کاربردی است.
در این عکس از گربه ای که در یک جعبه پنهان شده، از دیافراگم f/3.5 استفاده شده است که باعث ایجاد یک پس زمینه بسیار تار گردیده و فوکوس روی گربه ایجاد شده است.
این تنظیم کمک میکند که نگاه بیننده کاملاً روی گربه متمرکز شود و پس زمینه به یک عنصر ثانویه تبدیل گردد.
این تکنیک در عکاسی از قطرههای آب روی برگ نیز به کار رفته است.
15. عکاسی از زاویه پایین (Shoot from Below)
بیشتر عکسها از ارتفاع چشم انسان گرفته می شوند، اما پایین آوردن یا بالا بردن زاویه دوربین می تواند دیدگاهی متفاوت و پویا ایجاد کند.
گاهی اوقات تغییر زاویه میتواند به شما تصاویری منحصر به فرد ارائه دهد که عادی نیستند.
عکاس این عکس را در حالی که در پایه برج ایفل ایستاده بوده گرفته است .
در این عکس از ترکیب بندی متقارن نیز استفاده شده است.
گاهی برای یافتن بهترین زاویه، نیاز است کمی خیس شوید!
در این عکس زاویه پایین به عکاس کمک کرده است تا حرکت آب را هنگام عبور از روی سنگها به گونه ای ثبت کند تا حس پویایی بیشتری به تصویر ببخشد.
۱۶. عکاسی از زاویه ی بالا (Shoot from Above)
یکی از جذاب ترین جنبههای سفر عکاسی از ارتفاع است؛ چشماندازی که میتواند ابعاد و ویژگیهای منحصر به فردی از مکانها و مناظر را نمایان سازد.
این زاویه نه تنها امکان مشاهده جزئیات جدیدی از محیط های آشنا را فراهم میآورد، بلکه عمق و پیچیدگیهایی به تصاویر اضافه میکند که در سایر زاویهها ناپیدا هستند.
این تصویر از میدان مارکت در شهر بروژ گرفته شده است.
تصویر گرفته شده از برج مونپارناس در پاریس، یکی از بهترین نماهای ممکن از این شهر را به نمایش می گذارد.
شاید این برج از نظر زیبایی شناسی به اندازه برج ایفل بهعنوان نماد شهر پاریس شناخته نشود، اما از آنجا می توان زاویه دیدی استثنایی به شهر داشت.
این تصویر در دقایقی پس از غروب آفتاب گرفته شده است، زمانی که رنگهای گرم آسمان به آرامی محو می شوند و برج ایفل تازه شروع به درخشیدن می کند.
۱۷. هماهنگی و تضاد رنگ ها (color wheel)
رنگ به عنوان یکی از ارکان اصلی در عکاسی، ابزاری است که متأسفانه گاهی اوقات نادیده گرفته می شود.
رنگ در عکس ها نه تنها به عنوان عنصری برای زیبایی، بلکه بهعنوان ابزاری برای انتقال احساسات و داستانها اهمیت دارد.
تئوری رنگها، به ویژه ارتباط میان رنگهای مکمل، در هنگام ترکیب بندی تصاویر، نقشی کلیدی ایفا می کند.
درک نحوهی تعامل رنگها و استفاده از آنها برای ایجاد تعادل بصری، به تصاویری بسیار جذاب و در عین حال معنا دار منتهی می گردد.
چرخه ی رنگ یکی از اصول بنیادین هنرهای تجسمی است که به واسطه ی آن، رابطه ی میان رنگها بررسی می شود.
برای نمونه، رنگهای مکمل که در چرخه ی رنگ در مقابل یکدیگر قرار دارند، تضادی پویا ایجاد می کنند.
شناخت و به کارگیری این ترکیبهای رنگی در عکاسی نه تنها جذابیت بصری تصاویر را افزایش می دهد، بلکه کمک می کند تا پیام یا حسی خاص به مخاطب منتقل شود.
تصویری که از ساختمان گمرک دوبلین ثبت شده، نمونه ای از استفاده ی موفق از رنگهای مکمل است.
در این تصویر، رنگ زرد ساختمان در تضاد با آبی آسمان، جذابیتی خاص به صحنه می بخشد.
این تضاد رنگی نه تنها برای عکاس جذابیت دارد، بلکه حسی از آرامش و شکوه نیز به بیننده انتقال می دهد.
ترکیب رنگهای قرمز و آبی یکی دیگر از انتخابهای رایج برای ایجاد تضاد در تصاویر است.
در این عکس از مرکز خرید استفن گرین دوبلین، که در طول جشنهای کریسمس با نورپردازی قرمز تزئین شده، ترکیب رنگهای قرمز و آبی آسمان، جلوهای زنده و پویا به تصویر بخشیده است.
(اگر میخواهید درمورد رنگها و تاثیر آنها بیشتر بدانید میتوانید سری مقاله های رنگ شناسی را مطالعه فرمایید)
۱۸. قانون فضا (Rule of Space)
یکی از اصول اساسی در عکاسی، که به ویژه در عکاسی معماری ها و منظره به کار می رود، قانون فضاست.
این قانون به طور کلی به استفاده از فضای اطراف سوژه برای ایجاد ترکیبهای بصری معنادار و جذاب اشاره دارد.
قاعده فضای اضافی به این معنی است که باید در جهتی که سوژه به آن نگاه می کند یا در حال حرکت است، فضای بیشتری در کادر وجود داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر یک شخص در حال حرکت باشد یا خودرویی در حال حرکت در جاده باشد، باید فضای بیشتری در جلوتر از آنها نسبت به پشت سر آنها وجود داشته باشد.
این کار باعث میشود که بیننده احساس کند که سوژه فضا و آزادی برای حرکت دارد.
ذهن انسان به طور ناخودآگاه به سمت فضایی که در کادر باقی مانده است حرکت می کند و این تداعی باعث ایجاد حس پیشروی و ادامه دار بودن تصویر می شود.
در واقع، این قاعده به حفظ تعادل در کادر و جریان طبیعی نگاه کمک می کند.
به عنوان مثال اگر عکسی از یک قایق در حال حرکت از چپ به راست داشته باشیم، بهتر است فضای بیشتری در سمت راست کادر وجود داشته باشد تا حس حرکت قایق را بتواند به درستی تداعی کند.
این قاعده همچنین برای عکاسی از افراد نیز مفید است.
به عنوان مثال، زمانی که عکسی از شخصی می گیرید که به سمت جلو نگاه می کند، بهتر است که فضای بیشتری در جهت نگاه او به تصویر بدهید.
این کار به تصویر احساس تعادل و هماهنگی میدهد و مسیر نگاه بیننده را به طور طبیعی به سمت فضای داخلی کادر هدایت می کند.
۱۹. قاعده حرکت از چپ به راست (Left to Right Rule)
قاعده حرکت از چپ به راست به این معناست که در بیشتر فرهنگها، از جمله فرهنگهای غربی، حرکت طبیعی در تصویر باید از سمت چپ به راست باشد، همانطور که مردم معمولاً متن را از چپ به راست می خوانند.
با این حال، این قاعده همیشه قابل اعمال نیست. در فرهنگهایی که نوشتار از راست به چپ است، حرکت طبیعی ممکن است از راست به چپ باشد.
به عنوان مثال در عکسی از یک زن که در پارک تیولری در پاریس در حال قدم زدن است، او از سمت چپ به راست حرکت میکند و فضای بیشتری در سمت راست کادر به تصویر اضافه می شود، که این هماهنگی به قاعده فضای اضافی نیز پایبند است.
اگرچه این قاعده میتواند به ایجاد تصاویری طبیعی تر و روان تر کمک کند، اما لزوماً همیشه نیاز نیست که رعایت شود.
گاهی اوقات حرکت از راست به چپ نیز بسته به زمینه و هدف تصویر،میتواند تاثیرگذار باشد.
۲۰. تعادل در ترکیب بندی (Balance Elements)
این قاعده به اهمیت تعادل در ترکیب بندی اشاره دارد.
وقتی که از قاعده یک سوم استفاده کرده و سوژه اصلی را از مرکز تصویر خارج می کنیم، ممکن است فضای زیادی در یک طرف تصویر ایجاد شود.
در این شرایط، برای جلوگیری از احساس عدم تعادل، میتوانیم یک عنصر اضافی در سمت دیگر کادر قرار دهیم تا تعادل برقرار شود.
به عنوان مثال در عکسی از چراغهای خیابانی در پاریس، یک چراغ در سمت چپ تصویر قرار دارد و برج ایفل در فاصله دورتر در سمت راست کادر به ایجاد تعادل در تصویر کمک می کند.
این تکنیک به تصویر عمق می دهد و حس مقیاس و فاصله را به خوبی منتقل میکند.
در مثالی دیگر عکسی از ونیز که چراغهای خیابانی یک طرف کادر را پر کرده و برج کلیسا در طرف دیگر قرار دارد، این ترکیب بندی تصویر را متعادل می سازد و علاوه بر ایجاد عمق، به شکلی دقیق و هنرمندانه، زیبایی تصویر رو دوچندان می کند.
۲۱. تضاد در عناصر (Juxtaposition)
تضاد یک ابزار قدرتمند در عکاسی است.
در اینجا منظور از تضاد، قرار دادن دو یا چند عنصر در یک تصویر است که تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند یا می توانند یکدیگر را تکمیل کنند.
تضاد میتواند بر جذابیت بصری تصویر افزوده و داستانی را که عکس قصد بیان آن را دارد، به نمایش بگذارد.
به عنوان مثال در عکسی از شهر هاگ در هلند، تفاوت چشمگیر بین ساختمانهای قدیمی و آسمان خراشهای مدرن ایجاد شده است.
این تضاد نشان دهنده تعامل میان گذشته و زمان حال است و باعث ایجاد جذابیت در تصویر می شود.
در مثالی دیگر عکسی از کتابفروشیهای کنار رود سن در پاریس، تضاد بین فضای شلوغ کتابفروشیها و شکوه و عظمت کلیسای نوتردام ایجاد شده است.
این تضاد نشان دهنده دو جنبه متفاوت از شهر پاریس است و باعث میشود که تصویر علاوه بر زیبایی، روایت های مختلفی را به ذهن ها متبادر سازد.
منابع : +