شما در عرصۀ گرافیک و نقاشی با تصاویر یا نشانههای تصویری سروکار دارید. هر نشانه یک واحد معنایی است که ما نشانه را براساس آن معنا میشناسیم، بنابراین وقتی تصویر پیپ را میبینیم، تصور ما این است که تصویر پیپ، همان پیپ است. اما رنه مگریت درست میگوید، تصویر پیپ با شیئی مانند پیپ متفاوت است. او با این نقاشی نشان میدهد که ما به ندرت به چیزها عمیق نگاه میکنیم و غالباً متوجه ویژگیهای خاص آنها میشویم. بنابراین شرط ورود به عرصه خلاقیت آن است که عادت کنیم که عادتها را کنار بگذاریم. اشیاء را تنها آنگونه که برای ما آشنا هستند نبینیم، یادمان باشد ما چیزهایی را میبینیم که توجه ما را به خود جلب میکند. به عبارتی چیزهایی برایمان وجود دارد که آنها را آگاهانه میبینیم. آشنازدایی شرط اساسی برای جلب توجه مخاطبان است.
این تابلو نقاشی مگریت از معروفترین و البته بحث برانگیزترین نقاشیهای اوست. چرا بحثبرانگیز؟ عرض میکنم…
نام این تابلو «خیانت با فریب تصویر» است. تصویر یک پیپ یا همان چپق خودمان است، همراه با جملهای به زبان فرانسه نوشته است «این یک پیپ نیست». اگر پیپ نیست پس چیست؟ پاسخ ساده است: این یک پیپ نیست، تصویر یک پیپ است. خود مگریت دربارۀ این تابلو میگوید: «اگر فکر میکنید این یک پیپ است، سعی کنید با توتون پرش کنید».
این تابلو نیز یک نقاشی طبیعت بیجان است. اگر دانشجوی نقاشی باشید برای شما این تابلو، بیش از هر چیز تلاشی برای رسیدن به یک کمپوزسیون مطلوب به حساب میآید. بی تردید اما تابلو دوم ما را شوکه میکند. کسی میل به خوردنِ چشم دارد؟ یا چشمی از داخل بشقاب ما را میپاید؟ گویی نقاش قصد دارد ما را شگفتزده کند. مثل همین ژستی که مگریت نقاش جلوی دوربین عکاسی گرفته است! نقاش به دنبال چیست؟
غریبهسازی امر آشنا…
ادامۀ این مطلب را میتوانید در کتاب «دستورالعملهای رنه مگریت؛ فیل آبی برای ایدهیابی» اثر محمدحسین نیرومند مطالعه کنید.