چگونه استراتژی توسعه بازار بنویسیم؟[الگوهایی برای برنامه ریزی]

در شرایطی که کسب ‌و کار شما در مسیر رشد قرار گرفته و جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده، پرسشی کلیدی همچنان باقی است:
آیا هنوز ظرفیتی برای افزایش پایدار فروش وجود دارد؟

آیا می ‌توان با بهره ‌گیری از رویکردهای تحلیلی و تصمیم‌ گیری مبتنی بر داده، سهم بیشتری از بازار را به ‌دست آورد؟
و آیا راهی وجود دارد تا با نگاهی راهبردی و اقداماتی سنجیده، دامنه‌ نفوذ برند را گسترش داد؟

بسیاری از شرکت‌هایی که به ‌دنبال رشد درآمد هستند، اغلب به راهکارهایی چون افزایش بودجه‌های تبلیغاتی، توسعه‌ تیم‌های فروش یا سرمایه‌ گذاری گسترده در طراحی و تولید محصولات جدید روی می ‌آورند.

گرچه این رویکردها نقش مهمی در مسیر رشد ایفا می‌ کنند، اما در اغلب موارد، تنها بخشی از ظرفیت بالقوه را نمایان می ‌سازند.

در این میان، یکی از مؤثرترین اما اغلب کم ‌تر مورد توجه قرار گرفته‌ترین راهکارها، طراحی و اجرای یک استراتژی توسعه بازار دقیق، داده ‌محور و هدفمند است.


رویکردی که با شناسایی فرصت‌های پنهان، می‌تواند به افزایش چشمگیر فروش ناخالص و خلق مسیرهای تازه برای رشد منتهی شود.

در ادامه‌ این مقاله، ضمن تبیین مفهوم توسعه بازار از منظر استراتژیک، به بررسی روش‌هایی می ‌پردازیم که به کمک آن‌ها می ‌توان فروش را افزایش داد، بازارهای جدید را فتح کرد و موقعیت رقابتی کسب ‌و کار را تقویت نمود.

توسعه بازار چیست؟


توسعه بازار (Market Development) فرآیندی است راهبردی که طی آن، یک سازمان می‌کوشد دامنه ‌ی بازار هدف خود را گسترش داده یا سهم بیشتری از بازار قابل تصاحب (TAM) را به ‌دست آورد.

این استراتژی، به ‌ویژه برای کسب ‌و کارهایی حیاتی است که در بازار فعلی خود به سطحی از اشباع یا رشد محدود رسیده‌ اند.

مفهوم توسعه بازار یکی از چهار مسیر اصلی رشد در چارچوب تحلیلی کلاسیک ماتریس آنسوف (Ansoff Matrix) است.

 این ماتریس، مسیرهای رشد را در قالب چهار استراتژی طبقه‌ بندی می‌کند:

  • نفوذ در بازار  (Market Penetration)
  • توسعه بازار  (Market Development)
  • توسعه محصول  (Product Development)
  • تنوع‌ بخشی  (Diversification)

این چهار استراتژی، بر پایه دو مؤلفه‌ کلیدی طراحی شده‌اند:
نوع بازار (موجود یا جدید) و سطح ریسک (پایین تا بالا).


انتخاب هر مسیر، بر اساس تحلیل ظرفیت‌های داخلی، منابع سازمانی و افق‌های رشد انجام می‌شود و سطح متفاوتی از پیچیدگی و مخاطره را در پی دارد.

نفوذ در بازار

استراتژی نفوذ در بازار زمانی انتخاب می‌شود که سازمان قصد دارد در همان بازار فعلی، میزان فروش خود را افزایش دهد—بی ‌آنکه تغییری در بازار هدف یا گروه مخاطب ایجاد کند.

این استراتژی کم‌ ریسک‌ترین مسیر رشد محسوب می‌ شود و بر بهره ‌برداری حداکثری از ظرفیت مشتریان موجود متمرکز است.

در این مسیر، سازمان تلاش می‌کند تا:

  • تعداد دفعات خرید مشتری را افزایش دهد
  • ارزش هر سبد خرید را بالا ببرد
  • یا مشتری را به استفاده گسترده‌تر از محصول ترغیب کند

یکی از مؤثرترین روش‌ها برای اجرای این استراتژی، ارائه محصولات مکمل، ارتقاء یافته یا بسته‌های پیشنهادی با ارزش افزوده‌ ی بیشتر است.به ‌نحوی که نیازهای برآورده ‌نشده مشتریان فعلی را نیز پوشش دهد.

در واقع، تمرکز اصلی در این استراتژی نه بر جذب مشتریان جدید، بلکه بر تعمیق رابطه با مشتریان فعلی و حداکثرسازی درآمد از آن ‌ها است؛ از طریق بهبود تجربه مشتری، ایجاد انگیزه برای وفاداری، و بازطراحی ارزش پیشنهادی.

بازعرضه‌ی محصول(Product Relaunch)

یکی از راهکارهای متداول در توسعه بازار، بازعرضه‌ ی محصولاتی است که پیش ‌تر با موفقیت در بازار حضور داشته ‌اند.

هدف اصلی از این رویکرد، ایجاد هیجان مجدد پیرامون برند و تحریک تقاضا از طریق جلب توجه مصرف‌ کنندگان است؛ موضوعی که در نهایت می ‌تواند به افزایش فروش و تحکیم جایگاه برند در بازار منجر شود.


 توسعه محصول(Product Development)

توسعه محصول، در مقایسه با سایر استراتژی‌های توسعه بازار، سطح بالاتری از ریسک را به همراه دارد.

با این حال، در صورتی که بر پایه شناخت عمیق از بازار هدف، نیازهای مخاطب و شرایط رقابتی انجام شود، می ‌تواند به شکلی قابل ‌توجه سودآور باشد.

فرایند تولید و عرضه محصول جدید بسیار حساس و چند وجهی است؛ عواملی مانند ضعف در اطلاع‌ رسانی، عدم آمادگی مخاطب، یا انتخاب نادرست زمان عرضه می‌ توانند مانع موفقیت این استراتژی شوند.

با این حال، حتی پروژه‌هایی که در توسعه محصول با شکست مواجه می‌ شوند، تجربیاتی ارزشمند فراهم می ‌کنند که می ‌توانند در استراتژی‌های آتی به کار گرفته شوند.

توسعه محصول می‌تواند در قالب‌های مختلفی اجرا شود، که در ادامه به مهم‌ ترین آن‌ها اشاره می ‌شود:

بازتعریف برند (Rebranding)

کسب ‌و کارهایی که سابقه ‌ای طولانی دارند یا در گذشته با بحران‌های ارتباطی مواجه شده‌ اند، ممکن است با کاهش اعتماد یا افت جایگاه برند در ذهن مخاطب مواجه شوند.

این وضعیت ممکن است ناشی از ضعف در تبلیغات، کهنه شدن جایگاه برند یا حتی بی ‌اعتمادی عمومی نسبت به برند باشد.

در چنین شرایطی، بازتعریف برند می ‌تواند ابزاری راهبردی برای احیای هویت برند و بازسازی رابطه‌ ی آن با مخاطبان هدف تلقی شود.

این اقدام ممکن است شامل بازطراحی بسته‌ بندی، تغییر رنگ، اندازه یا طعم محصول، یا حتی تغییر نام برند یا محصول برای تقویت جایگاه آن در بازار باشد.


بازنگری در قیمت ‌گذاری (Repricing)

در این رویکرد، کسب ‌و کارها تلاش می‌کنند محصولات موجود خود را به بازارهای جدید معرفی کنند، بدون آن‌که در خطوط تولید یا محصولات فعلی تغییری ایجاد کنند.

این استراتژی، ریسک نسبتاً کمتری نسبت به توسعه محصول دارد و با گسترش بازار هدف، حجم بازار بالقوه (TAM) نیز افزایش می ‌یابد.

از جمله روش‌های اصلی توسعه بازار می ‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

توسعه بازار(Market Development)

در این رویکرد، کسب ‌و کارها تلاش می‌کنند محصولات موجود خود را به بازارهای جدید معرفی کنند، بدون آن‌که در خطوط تولید یا محصولات فعلی تغییری ایجاد کنند.

این استراتژی، ریسک نسبتاً کمتری نسبت به توسعه محصول دارد و با گسترش بازار هدف، حجم بازار بالقوه (TAM) نیز افزایش می ‌یابد.

از جمله روش‌های اصلی توسعه بازار می ‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

گسترش جغرافیایی

از طریق تحقیقات بازار، کسب ‌و کارها می‌توانند مناطق جغرافیایی جدیدی را که ظرفیت بالقوه‌ای برای رشد دارند، شناسایی کنند.

این روش به ‌ویژه برای کسب ‌و کارهای دیجیتال و آنلاین که محدودیت جغرافیایی ندارند، بسیار کارآمد است.


اعطای فرانشیز(Franchising)

استفاده از مدل فرانشیز، یکی دیگر از ابزارهای توسعه بازار است که به شرکت اجازه می‌دهد بدون سرمایه ‌گذاری مستقیم، به بازارهای جدید وارد شود.

در این مدل، شرکت مادر با اعطای حق استفاده از برند، فرایندها و سیستم‌های عملیاتی خود به سایر فعالان اقتصادی، دامنه‌ی حضور خود را گسترش می‌دهد.

در مقابل، فرانشایزی مبلغی اولیه برای دریافت حق بهره‌ برداری از برند پرداخت می‌کند.

تنوع ‌بخشی (Diversification)

در برخی موارد، کسب ‌و کارها تصمیم می ‌گیرند وارد حوزه‌هایی کاملاً متفاوت از صنعت یا بازار فعلی خود شوند.

این استراتژی که بالاترین سطح ریسک را دارد، می‌تواند در صورت اجرا با رویکردی سنجیده و تحلیلی، زمینه‌ ساز رشد چشم ‌گیر باشد.

متنوع سازی محصولات مشابه

در این مدل، شرکت‌ها از ظرفیت‌های موجود—نظیر مواد اولیه یا محصولات جانبی—برای خلق محصولاتی جدید استفاده می ‌کنند که می‌توانند به بازار یا مشتریان متفاوتی عرضه شوند.

این رویکرد نه ‌تنها موجب استفاده بهینه از منابع می‌شود، بلکه فرصت‌های جدیدی برای توسعه برند و افزایش درآمد ایجاد می‌کند.


تنوع منحصر به ‌فرد محصول  (Unique Product Diversification)

گاهی اوقات به جای استفاده از محصولات موجود، یک شرکت می‌تواند با ارائه محصول یا خدماتی متفاوت از آنچه در صنعت خود مرسوم است، استراتژی کاملاً نوآورانه ‌ای را برای نفوذ به بازارهای جدید در پیش گیرد.

 این رویکرد، که به ایجاد تمایز و نوآوری در بازار می ‌پردازد، می‌تواند ابزار قدرتمندی برای جذب مخاطبان جدید و توسعه پایگاه مشتریان باشد.

 با این روش، شرکت‌ها قادرند تا رقابت را در بازارهای اشباع ‌شده کنار بزنند و جایگاهی منحصر به فرد برای خود ایجاد کنند.

چگونه یک استراتژی توسعه بازار طراحی کنیم؟

توسعه بازار یک فرآیند پیچیده و چند مرحله‌ای است که نیاز به تحلیل دقیق، تصمیم‌گیری استراتژیک و برنامه‌ریزی دقیق دارد. برای موفقیت در این زمینه، صرفاً تجربه یا موفقیت‌های گذشته کافی نیست؛ بلکه لازم است تا تمامی مراحل به‌طور منظم و استراتژیک دنبال شود.

برای ایجاد یک استراتژی توسعه بازار مؤثر، باید مراحل زیر را با دقت بررسی و اجرا کنید:

مرحله اول: تحقیق در مورد فرصت‌های توسعه بازار

هرچند پیروی از ترندهای روز می ‌تواند جذاب باشد، باید توجه داشت که تنها بر اساس روندهای فعلی نمی ‌توان به توسعه بازار پرداخت.

قبل از هر اقدام، لازم است تا ارزش واقعی این توسعه را مورد ارزیابی قرار دهید. برای این کار باید ابتدا بازار هدف و موقعیت فعلی خود را به دقت بررسی کنید.

شخصیت یا پرسونای خریدار خود را مرور کنید

در حین توسعه بازار، ممکن است با مخاطبانی جدید یا با نیازهایی تازه از مشتریان فعلی مواجه شوید.

برای ارزیابی این نیازها، لازم است که پرسونای مشتری خود را بر اساس داده‌های معتبر به‌ روز کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا مطمئن شوید طرح توسعه‌ ی شما برای مخاطبان هدف جذاب است.

درباره بازار خود تحقیق کنید

پیش از ورود به هر بازار جدید، ضروری است که یک ارزیابی جامع از وضعیت رقابتی و شرایط بازار انجام دهید.

 این ارزیابی می ‌تواند از ابزارهایی مانند تحلیل پنج نیروی پورتر (Porter’s Five Forces) و تحلیل SWOT استفاده کند تا شما را در شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدیدات و فرصت‌ها یاری کند.

علاوه بر این، باید میزان نفوذ و پذیرش بازار هدف را پیش‌بینی کرده و اطمینان حاصل کنید که برای توسعه آماده هستید.

از مشتریان خود نظرسنجی کنید

اگر هدف شما گسترش خط تولید است، برای اطمینان از موفقیت توسعه، لازم است که نظر مشتریان فعلی را جویا شوید. این نظرسنجی‌ها و بررسی‌ها به شما کمک می ‌کند تا بفهمید آیا مشتریان شما از محصولات جدید استقبال خواهند کرد یا خیر.

مرحله 2: اهداف رشد خود را تعیین کنید

هر استراتژی توسعه بازار باید اهداف روشنی داشته باشد که جهت‌گیری صحیح پروژه را مشخص کند. این اهداف می‌توانند در زمینه‌های مختلفی همچون افزایش فروش، سود، مشتریان جدید، محصولات و یا گسترش جغرافیایی تعریف شوند.

تعیین اهداف کمی و کیفی

برای مثال، اگر هدف شما گسترش جغرافیایی است، اهداف شما می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • افزایش ۹۰٪ تعداد مشتریان

  • افزایش ۱۰۰٪ درآمد

  • دوباره شدن سود سالانه پس از بازگشت سرمایه اولیه

  • افزایش ۲۰ درصدی تعداد کارکنان

برنامه ‌ریزی منابع مورد نیاز

در این مرحله باید شرایط و منابع لازم برای رسیدن به اهداف خود را شناسایی کنید. این منابع می ‌توانند شامل بودجه لازم، نرم‌افزارها، ابزارهای تحلیلی و نیروی انسانی باشند.

بررسی بازگشت سرمایه (ROI)

مهم‌ترین شاخص برای ارزیابی موفقیت یا شکست توسعه بازار، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است.

مقایسه هزینه‌های اولیه با پیش‌بینی درآمد حاصل از توسعه می‌ تواند به شما کمک کند تا از نظر مالی ارزیابی دقیقی انجام دهید. اگر این ارزیابی نشان دهد که بازگشت سرمایه کافی نیست، شاید نیاز به تغییر مسیر و اصلاح استراتژی وجود داشته باشد.

مرحله 3: برنامه بازاریابی خود را ایجاد کنید.

پس از شناسایی فرصت‌ها و تعیین اهداف، باید یک برنامه اجرایی دقیق برای گسترش بازار خود تدوین کنید. این برنامه باید شامل:

  • تعیین منابع مورد نیاز

  • استراتژی‌های بازاریابی و فروش

  • پیش‌بینی زمان‌بندی توسعه

در این مرحله، هم‌ راستایی میان تمامی تیم‌های سازمان برای اجرای صحیح این برنامه ضروری است. همچنین باید از ابزارهای مناسب برای پیگیری پیشرفت و تجزیه ‌و تحلیل نتایج استفاده کنید.

بازاریابی ایمیلی یا Email Marketing:

در دنیای بازاریابی دیجیتال، ایمیل به‌عنوان یک ابزار بازاریابی قدرتمند، باید در چهارچوبی کاملاً شخصی‌ سازی ‌شده و اتوماتیک اجرا شود.

 برای رسیدن به اهداف توسعه بازار، باید استراتژی‌های مبتنی بر داده برای هدف ‌گذاری دقیق مخاطبان خود استفاده کنید. این استراتژی شامل:

  • تقسیم‌ بندی پیشرفته مخاطبان: از داده‌های تاریخی مشتریان برای شناسایی الگوهای خرید و علایق استفاده کنید و ایمیل‌های شما باید به‌طور خاص برای این گروه‌ها طراحی شود.

  • اتوماتیک‌ سازی کمپین‌ها: پیاده‌سازی کمپین‌های اتوماتیک بر اساس رفتار مشتریان مانند ترک سبد خرید، یادآوری خریدهای معوقه یا ارائه پیشنهادهای ویژه می‌تواند نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را به‌طور چشمگیری افزایش دهد.

  • A/B  تست: با استفاده از آزمون‌های  A/B، ایمیل‌ها و محتواهای خود را برای بررسی بهترین پاسخ و جلب توجه مشتریان بهینه‌سازی کنید.


رسانه های اجتماعی:

حضور در رسانه‌های اجتماعی نه‌ تنها باید مبتنی بر تعامل فعال با کاربران باشد، بلکه باید از تکنیک‌های پیشرفته تحلیل داده و رفتار مصرف‌کننده بهره ببرد. این استراتژی باید به ‌طور پیوسته به ‌روز شود و دربرگیرنده عناصر زیر باشد:

  • تحلیل داده‌های رفتاری و ترندهای اجتماعی: با استفاده از ابزارهای پیشرفته مانند Google Analytics و Social Listening Tools، الگوهای رفتاری و ترجیحات مصرف ‌کنندگان در شبکه‌های اجتماعی را تجزیه و تحلیل کرده و محتوای خود را به‌ شکل پویا تنظیم کنید.

  • تبلیغات هدفمند و پیشرفته: استفاده از تبلیغات هدفمند با الگوریتم‌های پیشرفته برای دسترسی به مخاطبان خاص، بر اساس موقعیت جغرافیایی، علایق، و رفتار آنلاین.

  • استراتژی‌های تعامل با مخاطب: علاوه بر تبلیغات پولی، ابتکارات ارگانیک و افزایش تعامل با محتوای واقعی و خلاقانه می‌تواند شما را در جذب مخاطب بیشتر و حفظ وفاداری آن‌ها یاری کند.


محتوا و سئو:

در دنیای آنلاین، محتوای وب‌سایت شما باید نه‌ تنها مرتبط و کاربردی باشد، بلکه به ‌طور کامل بهینه‌ سازی شده تا از طریق موتورهای جستجو قابل مشاهده باشد.

استراتژی سئو باید در سطحی پیشرفته ‌تر از گنجاندن کلمات کلیدی و استفاده از بک‌لینک‌های ساده باشد:

  • سئو مبتنی بر جستجوهای معنایی و NLP (Natural Language Processing): موتورهای جستجو به ‌طور فزاینده‌ای به دنبال درک معنای جملات و پرسش‌ها هستند، بنابراین باید محتوای شما به ‌طور عمیق و دقیق به نیازهای جستجوکنند گان پاسخ دهد.

  • بهینه ‌سازی فنی (Technical SEO): شامل سرعت بارگذاری سایت، ساختار URL، نقشه سایت، و رفع مشکلات ساختاری که باعث کاهش رتبه در نتایج جستجو می‌شود.

  • تولید محتوای طولانی و باکیفیت (Long-Form Content): ایجاد محتوای با کیفیت بالا و طولانی که به‌ طور جامع به موضوعات کلیدی پاسخ دهد و بک‌لینک‌های طبیعی را جذب کند.

بازاریابی محلی:

برای بازاریابی در سطوح محلی، شما نیاز به یک استراتژی تخصصی و مبتنی بر داده‌های منطقه‌ای دارید که شامل همکاری با رسانه‌ها، بهینه‌سازی برای جستجوهای محلی و تبلیغات هدفمند باشد:

  • SEO محلی (Local SEO): بهینه‌ سازی وب ‌سایت و محتوای خود برای جستجوهای محلی، مانند افزودن نام، آدرس و شماره تلفن به سایت و استفاده از Google My Business به ‌طور مؤثر.

  • تبلیغات منطقه‌ای پیشرفته: استفاده از تحلیل داده‌های جغرافیایی برای هدف‌گذاری دقیق‌تر در تبلیغات محلی، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی و گوگل.

  • همکاری با کسب‌ و کارهای محلی: برای جلب اعتماد مشتریان منطقه‌ای، همکاری با کسب‌ و کارهای محلی دیگر و حضور فعال در رویدادهای محلی می‌تواند تأثیر زیادی در افزایش آگاهی برند و جذب مشتریان جدید داشته باشد.

مرحله 4: وارد بازار شوید.

در این مرحله، پیاده ‌سازی استراتژی توسعه بازار نیازمند هماهنگی بی‌نظیر میان تیم‌ها، استفاده از نرم‌افزارهای پیشرفته برای مدیریت پروژه‌ها و تحلیل نتایج است. این فرآیند باید به ‌طور کامل بر اساس داده‌ها و ابزارهای تحلیلی اجرا شود.


1. هم‌ راستایی تیم‌ها با استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه

برای موفقیت در این مرحله، ضروری است که از ابزارهای پیشرفته مدیریت پروژه مانند Asana  یا Trello  استفاده کنید تا تمام اعضای تیم در راستای اهداف یکپارچه ‌سازی شوند و روند کار به‌ طور شفاف و سازمان ‌یافته پیش رود.

 تمامی اهداف تیم باید بر اساس KPIs تعیین ‌شده و تحلیل‌های داده‌ محور تنظیم شود.

2. کمپین‌های تبلیغاتی پیشرفته با استفاده از اتوماسیون

برای رسیدن به بیشترین میزان بازگشت سرمایه، باید از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی مانند HubSpot  یا Marketo  بهره ببرید تا کمپین‌ها به ‌صورت خودکار و با شخصی‌ سازی بالاتر اجرا شوند.

 این کمپین‌ها باید شامل ایمیل‌های هدفمند، تبلیغات سفارشی و پیشنهادات ویژه باشد.

3. سیستم‌های CRM پیشرفته برای مدیریت روابط مشتریان

استفاده از نرم‌افزارهای CRM مانند Salesforce  یا Zoho CRM  به شما کمک می‌ کند تا ارتباطات با مشتریان را به‌ طور مستمر پیگیری کرده و از اطلاعات دقیق برای ایجاد روابط پایدار و افزایش نرخ تبدیل استفاده کنید.


مرحله 5: نتایج خود را تجزیه و تحلیل کنید.

در این مرحله، برای اطمینان از تحقق اهداف و بهینه ‌سازی عملکرد، باید از تحلیل‌های پیچیده و ابزارهای تجزیه و تحلیل پیشرفته استفاده کنید.

 این کار به شما این امکان را می‌دهد که استراتژی‌های خود را به‌ طور مداوم بهینه کرده و فرآیندها را اصلاح کنید.

1. تجزیه‌ وتحلیل داده‌ها با استفاده از ابزارهای پیشرفته تحلیل

ابزارهایی مانند Google Analytics, Tableau  و Power BI  به شما این امکان را می ‌دهند که داده‌های فروش، عملکرد کمپین‌ها و رفتار مشتریان را به‌طور دقیق تجزیه و تحلیل کنید.

استفاده از این ابزارها به شما کمک می‌کند تا روندهای بازار را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی به موقع انجام دهید.

2. ارزیابی و تنظیم مجدد استراتژی‌ها بر اساس داده‌ها

در صورت عدم تحقق پیش‌بینی‌ها، شما باید استراتژی‌های خود را بر اساس تحلیل‌های داده‌محور اصلاح کنید.

 این می‌تواند شامل تغییر در کانال‌های بازاریابی، اهداف فروش یا تغییر در روش‌های تبلیغاتی باشد. استفاده از feedback loops  و تحلیل مستمر به شما کمک می‌کند تا روند بهینه‌ سازی را پیوسته ادامه دهید.

3. گزارش ‌دهی جامع و شفاف به ذینفعان

برای اطمینان از هم‌راستایی کامل تیم و ذینفعان، نتایج باید به ‌طور دقیق و با استفاده از داشبوردهای تعاملی و گزارش‌های دقیق ارائه شوند. این گزارش‌ها باید شامل تحلیل‌های عمیق از داده‌ها، میزان دستیابی به اهداف و پیشنهادات برای گام‌های بعدی باشد.

این فرآیند تخصصی و پیشرفته، به شما این امکان را می‌دهد که استراتژی‌های بازاریابی خود را به‌ طور مؤثر در بازارهای جدید پیاده‌ سازی کرده و از داده‌ها برای بهینه ‌سازی مستمر استفاده کنید.

نمونه های استراتژی توسعه بازار

1. کارل جونیور و هاردی، گسترش جغرافیایی:

برندهای کارل جونیور و هاردی در ابتدا در مناطق جغرافیایی مختلف ایالات متحده فعالیت می‌ کردند.

کارل جونیور عمدتاً در ساحل غربی و هاردی در ساحل شرقی ایالات متحده فعالیت می‌ کردند. با ادغام این دو برند در اواخر دهه 1990، دو نام تجاری به یک برند مشترک تبدیل شدند که در بازارهای جغرافیایی خود موفقیت‌های زیادی کسب کردند.

این حرکت به برند کارل جونیور اجازه داد تا با خرید برند هاردی، گسترش قابل توجهی در سراسر کشور داشته باشد.

به ‌واسطه این استراتژی، این دو برند توانستند به یکی از بزرگترین زنجیره‌های رستوران‌های برگر در ایالات متحده تبدیل شوند، بدون اینکه هویت و استراتژی‌های تجاری هر برند تحت تأثیر قرار گیرد.

2. آشپزخانه پوپیس لوسیانا Popeyes Louisiana، نفوذ در بازار

استراتژی توسعه بازار برند Popeyes Louisiana Kitchen نشان‌دهنده قدرت شگرف استفاده از فرصت‌های غیرمنتظره در بازار است. این برند به ‌طور غیرمستقیم توانست با یک توییت ساده در واکنش به برند Chick-Fil-A، غوغای بزرگی در فضای اجتماعی ایجاد کند.

این اتفاق موجب شد تا برند Popeyes بتواند سهم قابل توجهی از بازار ساندویچ مرغ را در دست بگیرد.

علی ‌رغم مشکلات لجستیکی در تأمین محصول، Popeyes  توانست با استفاده از این فرصت، حضور خود را در بازار تثبیت کرده و برند خود را به یک نماد محبوب تبدیل کند.

این استراتژی نشان‌دهنده اهمیت کشف و استفاده از فرصت‌های کم‌هزینه در راستای توسعه بازار است.

3. Lash Lounge – فرانشیز یا Franchise

استراتژی گسترش بازار برند Lash Lounge از سال 2010 از طریق مدل فرانشیز به یکی از موفق ‌ترین شیوه‌های توسعه بازار تبدیل شد.

این برند به ‌طور سیستماتیک با استفاده از حق فرانشیز توانست در مدت زمان کوتاهی از 50 به 108 شعبه برسد، که بیشتر این شعب در سال 2019 افتتاح شدند.

استفاده از مدل فرانشیز به برند Lash Lounge این امکان را داد تا با کمترین ریسک و بیشترین بهره‌ برداری از منابع محلی، شبکه توزیع خود را گسترش دهد.

 همچنین، این برند با ارائه آموزش‌های جامع به فرانشیزها و غرق کردن آنها در فرهنگ سازمانی، توانست یک تیم منسجم و هم‌راستا با اهداف برند ایجاد کند.

4. Unilever، تنوع

یونیلور یکی از برندهای شناخته ‌شده جهانی است که با تنوع در محصولات خود به استراتژی‌های متعددی در توسعه بازار دست یافته است.

در ابتدا این برند تنها به تولید صابون پرداخته بود، اما با کشف شباهت‌های موجود در ترکیبات صابون و مارگارین، وارد بازار جدیدی شد.

این ابتکار عمل، نقطه آغاز تنوع محصولات یونیلور بود. از آن زمان، یونیلور به‌ طور مداوم در صنایع مختلف مانند صابون، لوازم آرایشی، کره و بستنی فعالیت خود را گسترش داده و برندهای مختلفی را در این بخش‌ها تأسیس و خریداری کرده است.

این استراتژی، مدل موفقی از توسعه بازار با محوریت تنوع است که توانسته یونیلور را در برابر تغییرات بازار و ریسک‌های مرتبط با آن مقاوم سازد.

گام‌های عملی برای اجرای استراتژی توسعه بازار

در نهایت، برای اینکه استراتژی توسعه بازار به واقعیت تبدیل شود، لازم است تا سازمان‌ها و برندها به چند گام اساسی توجه داشته باشند:

  1. تحلیل دقیق فرصت‌ها و تهدیدهای بازار جدید: در این مرحله، باید با استفاده از ابزارهایی مانند تحلیل SWOT یا مدل پنج نیروی پورتر، نقاط قوت و ضعف بازار هدف را شناسایی کرده و تصمیم ‌گیری‌های آگاهانه ‌تری اتخاذ کرد.
  1. شناسایی و ارزیابی نیازهای بازار هدف: قبل از ورود به هر بازار جدید، باید نیازها و انتظارات مشتریان آن بازار به ‌طور دقیق بررسی شود.
     این کار می‌تواند از طریق نظرسنجی‌ها، گروه‌های کانونی و تجزیه و تحلیل داده‌های موجود صورت گیرد.
  1. تنظیم اهداف استراتژیک مشخص: اهداف توسعه بازار باید قابل اندازه‌گیری، واقع‌ بینانه و مرتبط با چشم‌انداز کلی برند باشد.
     برای مثال، رشد سهم بازار، افزایش درآمد یا توسعه برند در یک منطقه خاص می‌تواند به‌عنوان اهداف کلیدی تعریف شود.
  1. پیاده‌سازی یک برنامه بازاریابی هدفمند: در این مرحله، باید از ابزارها و استراتژی‌های مختلف بازاریابی، از جمله بازاریابی دیجیتال، تبلیغات تلویزیونی، و کمپین‌های روابط عمومی برای جذب مشتریان جدید استفاده شود.
    استفاده از فناوری‌های نوین در بازاریابی می‌تواند به برندها کمک کند تا با سرعت و دقت بیشتری وارد بازار شوند.
  1. ارزیابی و بهبود مداوم استراتژی: پس از اجرای استراتژی توسعه بازار، باید به ‌طور مستمر عملکرد بازار و پاسخ مشتریان مورد ارزیابی قرار گیرد. این ارزیابی‌ها می‌تواند به اصلاحات استراتژیک منجر شود که در نهایت موفقیت بیشتری در گسترش بازار به ‌دنبال خواهد داشت.

جهت مشاوره برای تبلیغات محیطی و آفلاین با کانون تبلیغاتی ایران زمین  (ایزاکو) در تماس باشید.

نوشته شده توسط Basha Coleman

از سایت معتبر hubspot.com

پست های مرتبط

1 پاسخ

ارسال دیدگاه برای %s