رهبری کردن یکی از ضروری‌ترین وظایف و کارکردهای یک مدیر به‌شمار می‌آید که متاسفانه بسیاری از مدیران از عملکرد بی‌نقصی در این زمینه برخوردار نیستند؛ چراکه اغلب مدیران که پیش از این جزو استعداد‌ها و نیروهای موثر و موفق شرکت‌های متبوع خود بودند و سپس به مقام مدیریت شرکت ارتقا یافته‌اند، از بسیاری از مسائل و ریزه کاری‌های مدیریت و رهبری بی خبرند و در عمل، مدیرانی نالایق و نا موفق از آب درمی‌آیند. به عبارت بهتر، یک کارمند موفق بودن تضمین کننده موفقیت حتمی در نقش مدیریتی نیست؛ به‌ویژه زمانی که قرار باشد کارمند سابق و مدیر کنونی مسوولیت مدیریت و رهبری کسانی را برعهده بگیرد که تا پیش از این، همکاران و دوستانش بوده‌اند.

۱- بپذیرید که هنوز چیزهای بسیار زیادی باقی مانده است که باید بیاموزید: یک مدیر همیشه باید به یاد داشته باشد که اگرچه موفقیت‌های بسیاری را کسب کرده و برای ارتقای شغلی‌اش زحمت‌های بسیاری کشیده، اما هنوز چیزهای بسیار زیادی باقی‌مانده که باید بیاموزد آن هم از هر کسی در اطرافش ازجمله همکاران سابق و زیردستان امروز٫

۲- به‌صورت شفاف و روشن با دیگران ارتباط برقرار کنید: یک مدیر کارآمد مدیری است که ضمن اجتناب از پنهان کاری، اهداف پروژه، اولویت‌های کاری و ضرب‌الاجل‌های موجود را به شکل شفاف و صریح با اعضای تیمش در میان بگذارد و با همین شفاف‌سازی بتواند هم بر اعتبار خود نزد افراد تیم بیفزاید و هم حمایت همه جانبه تمام اعضای تیمش را پشت خود داشته باشد. برای این کار لازم است که دریافت بازخورد‌ها و نظرات اعضای تیم با آغوش باز به یکی از عادات مدیریتی مدیران و رهبران تبدیل شود.

۳- الگویی عالی برای اعضای تیمتان باشید: یک مدیر هنگامی می‌تواند از اعضای تیمش توقع عملکردی درخشان داشته باشد که خود چنین باشد. به‌عنوان مثال اگر یک مدیر رفتاری دوستانه و محترمانه با تمام اعضای تیمش داشته باشد، می‌تواند همین توقع را از دیگران داشته باشد و آنها را به دوستانه و محترمانه رفتار کردن تشویق کند. پس اگر می‌خواهید گزارش‌هایی که افرادتان برای شما آماده می‌کنند بدون غلط باشد، در وهله اول روی نگارش نامه‌ها و دستورالعمل‌های خودتان تمرکز کنید و آنها را بی نقص و عالی برای افرادتان ارسال کنید.

۴-از افرادتان بخواهید تا نظرات و انتقادات شان را با شما درمیان بگذارند:‌در اغلب موارد کارمندان و اعضای تیم‌های کاری تمایلی برای مطرح ساختن نظرات و عقاید خود نشان نمی‌دهند مگر اینکه چنین چیزی از آنها خواسته شود و این وظیفه مدیر و رهبر گروه است که چنین چیزی را از اعضای تیمش بخواهد و در بلندمدت، اظهار نظر و تبادل آزاد اطلاعات را به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل کند. سیاست درهای باز و اطمینان پیداکردن اعضای تیم از تمایل جدی مدیریت برای شنیدن نظرات آنها بسیاری از نا ممکن‌ها را امکان‌پذیر می‌سازد.

۵- به اعضای تیم‌تان ثابت کنید که آنها را می‌بینید: دلایل بسیاری وجود دارد که لزوم توجه به اعضای تیم و دیدن عملکرد‌های آنها را به مدیران گوشزد می‌کند. علنی کردن و تشویق عملکرد درخشان افراد نه‌تنها اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد، بلکه زمینه بسیار مساعدی برای تکرار و افزایش موفقیت‌های آینده افراد پدید می‌آورد. مدیران موفق و کارآمد کسانی هستند که تشویق و تحسین افرادشان را به بخشی از فعالیت‌های روزمره خود تبدیل کرده‌اند و روحیه دادن به افرادشان را به سیستم رسمی پاداش و تشویق منحصر نمی‌کنند.

۶- مصمم باشید:‌ یک مدیر موفق کسی است که تصمیمات درست اتخاذ می‌کند و به تصمیماتی که اتخاذ کرده، وفادار می‌ماند. اعضای تیم به هیچ عنوان مدیری را که تصمیماتش را به‌طور مداوم عوض می‌کند به‌عنوان مدیری مقتدر و رهبری لایق قبول نمی‌کنند. البته مدیران نباید در پافشاری روی تصمیمات خود راه افراط را در پیش بگیرند؛ چراکه در این حالت ممکن است دچار دیکتاتوری و یکجانبه‌گرایی شوند. مشارکت دادن اعضای تیم در زمان اتخاذ تصمیم و مشورت گرفتن از دیگران هم می‌تواند از اتخاذ تصمیمات نادرستی که بعدها مجبور به تغییر دادن‌شان خواهید شد، جلوگیری کند و هم افرادتان را نسبت به تصمیماتی که اتخاذ شده وفادارتر سازد.

۷-به تیم‌تان کمک کنید تا تصویری بزرگ از آنچه در حال رخ دادن است به دست آورند: یک مدیر کارآمد همیشه اطلاعات کاملی در مورد تاثیرگذاری و نقش اعضای تیمش در برآورده شدن اهداف کلان سازمان یا تیمی که در آن عضویت دارند، ارائه می‌دهد و به این وسیله تصویری بزرگ‌تر از اهداف و کارکرد‌های روزمره آنها در اختیارشان قرار می‌دهد. با داشتن چنین تصویر جامعی است که افراد گروه به روشنی درمی‌یابند که هر کاری که انجام می‌دهند چه تاثیر تعیین کننده‌ای در تحقق اهداف کلان سازمان ایفا می‌کند.

۸-محیطی سرشار از یادگیری و پیشرفت مداوم که خودتان هم در آن دخیل هستید ایجاد کنید: همیشه اعضای تیم‌تان را تشویق به جست‌وجو و کنکاش برای یافتن روش‌ها و تکنیک‌های جدیدتر برای دستیابی به اهداف خود و سازمان کنید. این امکان را در اختیار افرادتان قرار دهید تا از اشتباهات‌شان درس بگیرند و در قبال استفاده از روش‌های جدید آنها را مورد تقدیر قرار دهید.

۹- رهنمون‌های حرفه‌ای در اختیار اعضای تیم‌تان قرار دهید: یک مدیر و رهبر کارآمد باید یک مشاور و معلم تمام عیار نیز باشد؛ کسی که اعضای تیمش بتوانند به او تکیه کنند و از او بیاموزند. پس شما به‌عنوان یک رهبر حتما باید خود را نسبت به مسائل و چالش‌های افرادتان مسوول و علاقه‌مند نشان دهید و در صورت نیاز تعلیمات لازم را در اختیار زیردستان‌تان قرار دهید و بدانید که این کار احترام و شیفتگی اعضای تیم‌تان نسبت به شما را در پی خواهد داشت.

۱۰- صبور و شکیبا باشید: تبدیل شدن به یک مدیر کارآمد و لایق فرآیندی زمانبر و در اغلب موارد طولانی است که در وهله نخست صبر و شکیبایی شما را می‌طلبد سپس حوصله اعضای تیم‌تان را. پس برای موفقیت کامل و به ثمر نشستن زحمات خود باید صبور باشید و گام به گام به سمت تبدیل شدن.

همچنین بخوانید مقالات مرتبط با  مدیریت

پست های مرتبط

ارسال دیدگاه برای %s