امروزه رابطۀ بین هنر و تبلیغات پربارتر و پیچیدهتر از گذشته به نظر میرسد و یکی از مؤلفههای مهم در فرآیند تحولات اخیر هنر، نوعی فاصله گرفتن از هنری است که پیوسته از آویختن با مسائل سیاسی، اجتماعی و تجاری اجتناب میورزید و با آنکه تصور میشد هنر و تبلیغات روشی بیمانند در اواخر قرن بیستم باشد. هنرمندان با به نمایش گذاشتن آثار خود در فضاهای عمومی نشان دادند که این دو فعالیت به یکدیگر شباهت دارند. در این میان آوردن هنر به خیابانها توسط شوروی سابق اهمیت بسیاری داشت. زیرا هدف هنرهای زیبا را کاملا نادیده میگرفت و به شکلهایی مثل تبلیغات و شعارها امتیاز می داد. در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی بیلبوردهای خیابانی یکی از فعالیتهایی بود که در تلاش برای اجتماعی کردن هنر آغاز شد. به طور کلی تبلیغات از آن رو به سراغ هنر میرود تا به محصول ارزش بدهد یا هنر به سراغ شکلها و فضاهای تبلیغاتی میرود تا در چارچوبی ارتباط برقرار کند که به سرعت توسط مردم درک شود. این مفهوم در محصول و نشان دادن بیلبوردهای هنری قابل درک است و علی رغم شباهتهای بسیار نزدیک با تبلیغات جایگاه ویژۀ خود را به عنوان هنر حفظ میکند.
تبلیغات از آن رو به طرف هنر میرود تا به محصول ارزش بدهد و به تشویق مصرفکننده در جهت اهداف خود بپردازد. بدین ترتیب ابتدا دربارۀ تبلیغات و هنر معاصر و سپس به رابطۀ این دو زمینه فعالیت پرداخته میشود و در آخر پس از نتیجهگیری نهایی به هنر و تبلیغات در ایران اشاره میشود.
تبلیغات
تبلیغ عبارت است از استفاده از وسایل ارتباطی برای ایجاد و تاثیر مطلوب در جهت هدفهایی معین با استفاده از روش و علوم جامعه شناسی، روانشناسی و بازرگانی. تبلیغ از نظر کلی وسیلهای است برای نفوذ در خود مردم، به طوری که از این نفوذ در خدمت اقتصاد استفاده میشود. در بین این تعاریف، تبلیغی که از نظر کلی جامع و مورد قبول اکثریت مردم قرار میگیرد، تبلیغ عبارت است از پیامی که به منظور ترویج عقیده یا کالایی از طرف یک منبع که به وسیلۀ همان آگهی به جامعه معرفی میشود، به کمک وسایل تبلیغاتی به گروه های خاص یا جامعه منتقل و برای انجام آن پول پرداخت میگردد.
هنر معاصر
با وجود اینکه اغلب برداشت غلطی از هنر معاصر میشد هنر معاصر به دلیل احساسگرایی و برخورد خوب رسانهها به عامل مهمی در فرهنگ تبدیل شد. بیشتر آنچه در هنر مدرن ارائه میشود متعلق به ای از اصول هنرشناسی ارتباطی است که در آن نقش آثار هنری، دیگر خلق واقعیتهای موهوم خیالی نیست، بلکه مسیرهای زندگی و الگوهای عمل در واقعیت است.
هنر و تبلیغات
بیشتر افراد بخاطر جایگاه پایینتر تبلیغات با اینکه از صداقت اخلاقی آن ناراضی هستند، ایده تبلیغات در مقایسه با هنر برایشان قابل تعبیر و مفهومتر است. با آنکه تصور میشد هنر و تبلیغات روشی بیمانند در اواخر قرن بیستم باشند، هنرمندان با به نمایش گذاشتن آثار خود در فضاهای عمومی نشان دادند که این دو فعالیت به یکدیگر شباهت دارند. معمولاً رفتن هنر به فضاهای آزاد نهتنها باعث تغییر در درک اثر هنری منحصربهفرد و اصلی در تصور مصرفکننده تبلیغات میشود؛ بلکه زمینهای را مطرح میکند که از خلق هنر در گالری ها، موزهها یا مجموعههای شخصی نشئت میگیرد. با این وجود در حالی که بیلبورد هنری همانند تبلیغات در دسترس است، همیشه مثل تبلیغات گمنام نیست. اثر هنرمندان بزرگ در زمینۀ بیلبورد به سرعت به عنوان محصول آفریدنندگان فردی شناسایی میشود و بیشتر جایگاه و اعتبار خود را از راه این حقیقت به دست میآورد.
نویسنده: خانم سارا شهابی
کتاب ماه هنر
مهرو آبان ۱۳۸۶ شماره ی ۱۰۹ و ۱۱۰