از زمانی که انقلاب صنعتی رخ داد و صنعت، یکباره دچار دگرگونی شد و تولید به مفهوم امروزی شکل گرفت، فروشندگان برای فروش کالا نیاز به شیوه های نوین بازاریابی پیدا کردند. تبلیغات بازرگانی به عنوان یک فرایند پشتیبانی کننده ی مجموعه ی فعالیت های تولیدی و اقتصادی، در کشور ما، تقریبا به صورت خودجوش و عمدتا در میدان آزمایش خطا و گاه در قالب تقلید از دیگران، شکل گرفته است. در طی این مسیر، البته تجربه های ارزشمندی ظهور کرده اند و طی سال های اخیر نیز گام های مثبتی در جهت رشد و شکوفایی صنعت و هنر برداشته اند.

قرن نوزدهم

با آغاز قرن نوزدهم پیشرفت و رشد شتابان صنعت و تغییرات شگرف در ساختار ماشین آلات صنعتی، صنعتگران توانستند محصولاتی با تولید انبوه وارد بازار کنند. این تولیدات زمانی میتوانند سود آور باشند که مصرف کنندگانی در فراسوی بازار های محلی پیدا کنند و این به مفهوم حرکت موج بزرگ بازاریابان برای شناسایی و ایجاد بازار های جدید و پیدا شدن اولین نسل تبلیغاتچی ها بود. در سال های پایانی قرن نوزدهم حرفه تبلیغات توسعه پیدا کرد و موسسات تبلیغاتی نقش خود را با جدیت برای متقاعد کردن مصرف کنندگان بر عهده گرفتند.

قرن بیستم

با شروع قرن بیستم، تبلیغات به صنعتی جدی، پویا و سازنده تبدیل شد و مطبوعات به عنوان رسانه ای شاخص در عرصه تبلیغات، کارکرد خود را پیدا کردند و نویسندگان بزرگی در این عرصه وارد شدند. با اختراع رادیو مفهوم تلفیق صدا و موسیقی برای ایجاد تاثیرات روانی و بالا بردن میزان اثر گذاری پیام ها بر روی مصرف کنندگان، شناخته شد و نسل جدید شرکت های تبلیغاتی با مدیرانی که اعتقاد به تبلیغات علمی داشتند پدید آمد. همزمان با رشد کمی و کیفی تبلیغات، کاربرد تحقیقات بازاریابی جدی شد و بسیاری از مدیران تبلیغات به این موضوع به عنوان یک عنصر مهم در توسعه ی بازار ها و موفقیت پروژه های تبلیغاتی نگاه کردند.

آگیلوی

در همین سال ها بود که اَگیلوی در عین حال بنیانگذار شرکتی شد که امروز در بیشتر از چهل کشور دنیا شعبه دارد و بخش بزرگی از مشهور ترین برند های تجاری را تبلیغ می کند. تجربه عمیق او در تبلیغات و بازاریابی از او چهره ای ساخته بود که مورد مشورت بسیاری از کشورها، سازمان ها و حتی سیاستمداران قرار می گرفت.

جورج گالوپ
ریموند روبیکام

اَگیلوی در موفقیت بسیاری از برند های تجاری جهانی نقش مهم و غیر قابل انکاری داشته است. اَگیلوی در کنار بزرگانی مانند ریموند روبیکام، دکتر جورج گالوپ و استانلی رزور کار تبلیغات را شروع کرد و درس های زیادی از ایشان آموخت. او مفاهیم نوینی در نوشتن آگهی ها و معرفی برند های تجاری خلق کرد.تجارت او در حوزه های گوناگون تبلیغات موجب شد تا عده ای بگویند او حقیقتا به راز های تبلیغات دست پیدا کرده.

و در پایان

فارغ از این که اقتصاددانان در ادعایشان مبنی بر اینکه تبلیغات، نوعی حیف و میل کردن اقتصادی است، درست می گویند یا نه، تولیدکنندگان، اَن را یک حیف و میل کردن تجاری نمی دانند.

جدای از تبلیغات سیاسی، که به طور مکارانه ای غیر صادقانه است، تبلیغات، امروز صادقانه تر از آنی است که مصرف کنندگان فکر می کنند.

جهان بدون بیلبورد ها مکانی امن تر و زیبا تر خواهد بود.

اکثر مبارزات تبلیغاتی از ارائه ی اطلاعات کافی به مصرف کنندگان عاجزند.

پست های مرتبط

ارسال دیدگاه برای %s