انتخاب نام برند برای یک محصول جدید، ترکیبی از هنر و علم است.
آگاهی از برند نام هایی که ساده هستند، به راحتی تلفظ و نگارش می شوند، آشنا و با مفهوم هستند، متفاوت و منحصر به فردند و می توانند میزان آگاهی برند را در ذهن مصرف کننده تا حد زیادی افزایش دهند.
برندینگ
سهولت تلفظ و نگارش و سادگی نام، میزان زحمت مصرف کننده را برای درک و ارزیابی برند در در ذهن کاهش می دهد. نام های کوتاه اغلب به راحتی به یاد آورده می شوند، زیرا به سادگی در ذهن فرد رمز گشایی و ذخیره می شوند. نام هایی نظیر خودکار بیک Bic، کره ی بادام زمینی Jif، حشره کش Off در زمره این گونه نام ها قرار دارند. بازاریابان می توانند نام های طولانی تر را خلاصه کنند تا میزان یادآوری آنها را در ذهن مصرف کننده افزایش دهند. به عنوان مثال، سال ها برند Chevrolet تحت عنوان ((Chevy)) معرفی می شد. برند Budweiser امروزه با نام ((Bud)) معرفی و شناخته می شود و Coca_Cola امروزه همه جا تحت نام ((Coke)) معرفی می شود.
قواعد برندینگ
بازاریابان برای افزایش میزان تبلیغات تبلیغات دهان به دهان با هدف ایجاد پیوند های قوی در حافظه ی فرد باید تلاش کنند تا نام برند را به نوعی طراحی کنند که از تلفظ ساده ای برخوردار باشد. همچنین این نکته را به خاطر داشته باشید که ممکن است مصرف کنندگان برای گریز از شرمندگی ناشی از تلفظ نادرست نام _ مثل اتومبیل های Hyundai، بستنی های Fruzen Gladje یا البسه ی Faconnable _ به طور کلی از تلفظ آنها بپرهیزند و این زیانی بزرگ برای برند است.
برند ماندگار در ذهن
برند هایی که تلفظ نامشان دشوار باشد، نبرد سختی پیش روی خود دارند تا شیوه ی تلفظ درست نام خود را به مصرف کنندگان بیاموزند و آنها را نسبت به ذکر و به خاطرسپاری نام ترغیب کنند. به عنوان مثال، برند نوشیدنی Wyborowa برای افزایش سهولت تلفظ نام خود در آگهی های چاپی همواره شیوه ی تلفظ آن را نیز قید می کند. زیرا در رده ی نوشیدنی ها، ذکر نام محصول موردعلاقه ی مشتری به پیشخدمت یا فروشنده بسیار ضروری است.
برند
در حالت ایده آل، نام برند باید از مفهوم و تلفظ روشن، قابل درک و به دور از هرگونه ابهام برخوردار باشد. با وجود این، شیوه ی تلفظ برند بر معنا و مفهوم آن تاثیر گذار است. اگر تلفظ مبهم، نام موجب شود که واژه ی دیگری ( با مفهوم دیگری) به ذهن مصرف کننده خطور کند، ممکن است نگرش های متفاوتی نسبت به آن ایجاد شود. یک مطالعه ی انجام شده در مورد برخی از کالا های فرضی و برخوردار از نام های مبهم در هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی نشان داد که تلفظ نادرست نام تا چه حد می تواند بر نگرش مصرف کنندگان تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، نام هایی نظیر Randal و Massin زمانی که با لهجه ی ساده ی انگلیسی تلفظ می شدند.
رعایت اصول برندینگ
مشکلات موجود در تلفظ نام ها ناشی از عدم انطباق واژه با قوانین زبان شناسی است. اگر چه Honda نامی همچون Acura را به دلیل تداعیات ذهنی نزدیک این واژه با واژه های انگلیسی انتخاب کرد اما تلفظ آن برای مصرف کنندگان آمریکایی همچنان دشوار بود و به این ترتیب این شرکت در بازار آمریکا دچار مشکل شد و به ناچار شیوه ی نگارش ساده تری را برای نام محصول خود در زبان انگلیسی انتخاب کرد (با استفاده از تکرار حرف Accura_ C).
اجزای برندینگ
بسیاری از بازاریابان برای افزایش سهولت تلفظ و بهبود به خاطرسپاری نام محصولات خود تلاش می کنند تا نام هایی آهنگین و موزون را انتخاب کنند تا ضمن سادگی تلفظ، برای مصرف کنندگان جذابیت بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال، نام برند می تواند با تکرار حروف بی صدا طراحی شود (نظیر Coleco) یا از تکرار حروف صدادار به وجود آید(نظیر Ramada) یا با تکرار حروف بی صدا و ترکیب حروف صدادار ایجاد شود (نظیرHamburger Helper) یا با استفاده از ریتم طراحی شود (تغییر استرس روی صدا ها در نام های چند سیلابی نظیر Better Business Bureau). برخی از واژه ها به گونه ای هستند که صدای برخاسته از تلفظ آن ها به معنای واژه، نزدیک است (نظیر واژه ی Sizzler برای رستوران غذا های گرم یا سرخ کردنی یا Schweppes برای نوشیدنی های گازدار).