مفهوم رنگ ها در روانشناسی رنگ

در سری مقاله های قبل با  ظاهر دایره رنگ و ایجاد هارمونی‌های رنگی آشنا شدید، بیایید به هر رنگ به صورت جداگانه نگاه کنیم و به مفهوم رنگ ها و نمادهای آنها بپردازیم.

در دنیای روان‌ شناسی رنگ، هر طیف رنگی  تداعی های متفاوتی برای انسان ها ایجاد می کند.

بیایید رنگ «زرد» را به عنوان یک مطالعه‌ی موردی در نظر بگیریم. وقتی کلمه‌ی «زرد» را می‌ شنویم، ذهن ما به سمت مفاهیم کلی و مثبتی چون خورشید و گرما می ‌رود. اما کافی است به آن یک پسوند نسب دهیم تا شخصیتش کاملاً دگرگون شود. «زرد نئونی» ما را به یاد هایلایترهای درخشان و تابلوهای هشدار می‌ اندازد؛ پرانرژی و نیازمند توجه. در مقابل، «زردی بیمار» تصویری از کسالت و رنگ ‌پریدگی را تداعی می‌ کند؛ ضعیف و نگران ‌کننده.

در واقع، ما با یک رنگ روبرو نیستیم، بلکه با خانواده‌ای از شخصیت‌های کاملاً متفاوت مواجهیم. به این نام‌ها و احساسی که هرکدام برمی ‌انگیزند فکر کنید: گرمای «زرد خردلی»، نرمی دلچسبِ «زرد کره‌ای»، یا شادی بهاریِ «زرد گل نرگس». هر نام، داستانی متفاوت را روایت می ‌کند.

اینجاست که روان‌ شناسی رنگ در بازاریابی به اوج ظرافت خود می ‌رسد. انتخاب رنگ برای یک محصول یا برند، تنها نیمی از مسیر است. نامی که برای آن رنگ انتخاب می‌ کنید (در توضیحات محصول، در کاتالوگ یا در یک کمپین تبلیغاتی ) می ‌تواند پیام شما را تقویت کرده یا آن را کاملاً تضعیف کند.

به یاد داشته باشید، شما فقط یک رنگ را نمی ‌فروشید؛ شما در حال فروش یک «احساس» هستید، و نام‌ها، قدرتمندترین ابزار برای شکل دادن به آن احساس ‌اند.

در مقاله های قبل با هنر چیدمان رنگ‌ها در کنار یکدیگر آشنا شدیم، زمان آن رسیده تا به قلب هر رنگ نفوذ کنیم و شخصیت منحصر به فرد آن را بشناسیم. در دنیای بازاریابی و طراحی، هر رنگ یک صدا، یک شخصیت و یک داستان برای گفتن دارد. انتخاب رنگ مناسب، مانند انتخاب سخنگوی مناسب برای برند شماست.

 مفهوم رنگ قرمز

قرمز، اولین رنگی است که چشمان یک نوزاد قادر به تشخیص آن است؛ رنگی قدرتمند که با مفاهیمی چون قدرت، اهمیت و هیجان گره خورده است. قرمز، رنگ تابلوهای توقف، ماشین‌های آتش‌نشانی و پرچم بیش از ۱۵۰ کشور جهان است.

 در برندینگ، این رنگ شخصیت برندهای پرانرژی، جسور و پیشرو مانند کوکاکولا، یوتیوب و تارگت را نمایندگی می ‌کند.

 این رنگ برای جلب توجه فوری و دعوت به یک اقدام سریع، ابزاری بی ‌نظیر است.

مفهوم رنگ آبی

آبی، رنگ آسمان پاک و اقیانوس‌های عمیق است؛ شخصیتی آرام، قابل اعتماد و خردمند. این رنگ، حس پاکی، صداقت، رهبری و ثبات را به ذهن متبادر می‌ کند.

در آثار هنری کلاسیک، ردای آبی حضرت مریم نمادی از همین آرامش و تطهیر است. در دنیای امروز، شرکت‌های حوزه‌ی مالی، فناوری و درمانی از این رنگ برای ساختن تصویری حرفه ‌ای و قابل اتکا بهره می ‌برند.

نکته جالب این است که رنگ آبی، از معدود رنگ‌ هایی است که محبوبیت آن میان زنان و مردان تقریباً برابر است.

رنگ نارنجی

نارنجی، حاصل ترکیب انرژی قرمز و زرد است؛ شخصیتی پویا، خلاق و سرشار از شور زندگی. این رنگ، حس حرکت، اشتیاق و ماجراجویی را در ذهن بیدار می ‌کند و برای تأکید بر نقاط کلیدی و جلب توجه، بسیار مؤثر است.

رنگ سبز

سبز، صدای طبیعت است؛ تجلی چمن، درختان و تعادل. این رنگ، حس تازگی، تجدید حیات و هماهنگی را با خود به همراه دارد. برندهای محیط ‌زیستی و محصولات ارگانیک تقریباً همیشه با این رنگ هویت خود را فریاد می‌ زنند. در بازاریابی، رنگ سبز یکی از رنگ‌هایی است که درک آن در سراسر جهان تقریباً یکسان است و به همین دلیل به راحتی در ذهن‌ها ماندگار می ‌شود.

رنگ بنفش

بنفش، همواره با قدرت، ثروت و معنویت همراه بوده است؛ شخصیتی سلطنتی و رازآلود که وقار و زیبایی را به نمایش می ‌گذارد. این رنگ، به ویژه در میان مخاطبان زن، محبوبیت زیادی دارد و می‌ تواند حس تعالی و صداقت را منتقل کند.

رنگ صورتی

صورتی، شخصیتی منحصر به فرد دارد؛ سرشار از شادی، امید و حس مثبت. اگرچه این رنگ عمدتاً برای محصولات زنانه و دخترانه به کار می ‌رود، اما با یک طراحی هوشمندانه، می ‌تواند در برندهایی که بدون جنسیت هستند نیز بسیار جذاب باشد.

رنگ سفید

سفید، شخصیت خالص، ساده و شفاف است. در طراحی، سفید نقش یک بوم تمیز را ایفا می‌ کند؛ فضایی برای تنفس که نگاه کاربر را به سمت عناصر کلیدی هدایت می ‌نماید.

رنگ سیاه

سیاه، نماد شکوه، قدرت، رسمیت و تجمل است. بسیاری از برندهای رده‌ بالا از قدرت سیاه برای خلق حسی از اصالت و گران ‌بهایی در بسته ‌بندی و طراحی خود بهره می ‌برند.

رنگ قهوه‌ای

قهوه‌ای، رنگ خاک و چوب است؛ شخصیتی طبیعی و گرم که حس اصالت و صداقت را منتقل می ‌کند و انتخابی عالی برای محصولات ارگانیک و طبیعی می باشد.

متالیک – طلایی، نقره‌ای، برنز

طلایی، نقره‌ای و برنز، شخصیت‌های ویژه‌ی دنیای رنگ ها هستند. طلایی، تداعی‌ گر ثروت و موفقیت است؛ نقره‌ ای، حسی مدرن و فناورانه دارد؛ و برنز، یادآور اصالت، تاریخ و افتخار است.

مفهوم  رنگ در روانشناسی رفتاری

با وجود تمام این معانی جهانی، باید به یاد داشت که هر انسان، زبان رنگ ها را با «لهجه‌ ی شخصی» خود می ‌شنود. تجربیات زندگی ما، خاطرات کودکی و ارتباطات عاطفی‌ مان، درک ما از رنگ‌ها را می توانند تغییر دهند. به عنوان مثال ، کسی که کودکی شادی در خانه‌ ای با در آبی داشته، این رنگ را با آرامش پیوند می ‌زند، در حالی که یک تجربه ‌ی تلخ می ‌تواند این برداشت را کاملاً دگرگون سازد.

همانطور که اشاره کردیم هر فردی ذائقه و تداعی خاص خود را از هر رنگی دارد ، پس چگونه می ‌توان پیامی یکپارچه و مؤثر خلق کرد که برای همه تاثیر گذار باشد؟ پاسخ در دو گام نهفته است: نخست، شناخت عمیق جامعه‌ی هدف برای درک ترجیحات و برداشت‌های مشترک آن‌ها؛ و دوم، آزمودن فرضیات از طریق ابزارهای علمی مانند تست‌های A/B تا بفهمیم کدام پالت رنگی در عمل بهترین نتیجه را به همراه دارد.

تاثیر مفهوم رنگ در اصول طراحی وب

فراتر از قاعده کلی 80/20 برای رنگهای اصلی و تاکیدی در هارمونی‌های رنگی، گروهی از اصول طراحی به نام اصول گشتالت، به شما کمک می‌کنند تا درک بهتری از نحوه بهترین استفاده از رنگ در گرافیک بازاریابی خود داشته باشید.

اصول گشتالت

اصول گشتالت لیستی از قوانین طراحی هستند که به شما کمک می‌کنند تا ببینید چگونه عناصر مختلف با یکدیگر در یک ترکیب می توانند کنار هم قرار بگیرند.

این اصول نه تنها بر روی رنگ، بلکه بر روی تقریباً هر چیزی که می‌توانید در یک تصویر گرافیکی قرار دهید اعمال می‌شود.

اصول طراحی گشتالت عبارتند از:

1. سادگی: افراد تصاویر پیچیده را به ساده‌ترین شکل ممکن به شکل بصری تفسیر می‌کنند.

2. نزدیکی و تشابه : مغز ما به طور خودکار عناصر مشابه را در یک گروه قرار می‌دهد و چیزهایی که در نزدیکی هم هستند را مرتبط می ‌داند..

3. بستگی تصویری: ذهن ما تمایل دارد فضاهای خالی را پر کند تا یک شکل کامل بسازد (اصل بسته‌ شدگی) و یک خط را حتی پس از قطع شدن، در ذهن خود ادامه دهد (اصل تداوم)..

4. تصویر و پس‌زمینه: ما به صورت غریزی یک تصویر را به دو بخش تصویر اصلی و پس ‌زمینه تقسیم می ‌کنیم تا بتوانیم روی موضوع اصلی تمرکز کنیم..

5. نظم و تقارن: ذهن ما عاشق تقارن و نظم است، زیرا این الگوها را به عنوان ساختارهایی کامل، قابل اعتماد و امن تفسیر می ‌کند..

6. هماهنگی: مغز عناصری را که به نظر می‌رسند در یک جهت حرکت می‌کنند، به عنوان  عناصر مرتبط با یکدیگر می‌ پندارد.

و در آخر

یک طراح چیره‌ دست، هم یک داستان ‌سرای خوب است و هم یک روان ‌شناس آگاه. او هم معانی جهانی و شخصی رنگ‌ ها را می ‌شناسد و هم از این قوانین جهانی ادراک بصری بهره می ‌برد تا تجربه‌ ای خلق کند که نه تنها زیباست، بلکه عمیقاً با ناخودآگاه مخاطب ارتباط برقرار کرده و در ذهن او ماندگار می ‌شود. این رویکرد هوشمندانه در انتخاب رنگ، کلید ارتقای تجربه‌ ی کاربری، تقویت ارتباط احساسی با برند و چند برابر کردن اثربخشی یک طراحی است.

پست های مرتبط

ارسال دیدگاه برای %s