برندینگ احساسی یا Emotional Branding، یک استراتژی است که هدف آن ایجاد پیوندهای عاطفی عمیق و ماندگار میان برند و مخاطبان آن می باشد.این استراتژی به این معناست که تمامی جنبههای برند – از کوچک ترین عناصر بصری گرفته تا پیامهای تبلیغاتی – با هدف تأثیرگذاری احساسی بر مخاطب طراحی شدهاند. برند از این طریق میتواند احساسات خاصی را در مخاطبان برانگیزد مانند ایجاد میل و اشتیاق تا تقویت احساس خود باوری و ایجاد حس امنیت و اطمینان.
با شناخت دقیق خواسته ها، آرمانها و ارزش های مخاطبان، برندها قادرند هویتی داستان محور و بصری خلق کنند که در سطوح عمیق تری با افراد ارتباط برقرار کند، حس وفاداری و حمایت را در آنها برانگیزد و این رابطه را به سطحی فراتر از صرفاً تعاملات مالی و تجاری ببرد.
اهمیت برندینگ احساسی
در دنیای امروز که مصرف کنندگان به طور مداوم با انبوهی از گزینهها و پیام های تبلیغاتی مواجه اند، برندینگ احساسی میتواند یک عامل تمایز کلیدی و مؤثر برای کسب و کارهای کوچک باشد.
در ادامه به چند مزیت برندینگ احساسی می پردازیم:
تمایز مؤثر در بازار رقابتی:
برندینگ احساسی به کسب و کارهای کوچک این امکان را میدهد که شخصیت برند منحصر به فردی ایجاد کنند که آنها را از رقبا و به ویژه شرکتهای بزرگ تر متمایز کند.
این رویکرد، فرصت جذب و حفظ مشتریان وفادار را فراهم میآورد و هویت خاصی برای برند ایجاد میکند که در ذهن مخاطب ماندگار است.
برقراری پیوندهای عاطفی پایدار:
از طریق ارتباطات احساسی، کسب و کارهای کوچک قادرند ارتباطات عمیق و معناداری با مشتریان خود برقرار کنند.
این پیوندهای عاطفی باعث شکل گیری نوعی از وفاداری میشود که تنها به یک خرید محدود نمی ماند، بلکه ارتباطی مستمر و پویای خود را حفظ میکند.
تسهیل تبلیغات دهان به دهان:
برندینگ احساسی میتواند مشتریان را ترغیب کند که تجربیات مثبت خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
این نوع بازاریابی دهان به دهان ارزشمند، در کنار شبکههای اجتماعی، بهعنوان یک اهرم قدرتمند عمل کرده و میتواند به افزایش آگاهی از برند و جذب مشتریان جدید منجر شود.
تقویت نرخ حفظ مشتری و سودآوری بلند مدت:
مشتریانی که پیوند احساسی با یک برند برقرار میکنند، احتمال بیشتری برای حفظ وفاداری خود دارند.
این امر به افزایش نرخ حفظ مشتری و در نتیجه بهبود سود آوری بلند مدت منتهی میشود، چرا که مشتریان وفادار تمایل بیشتری به تکرار خرید و تعامل پایدار با برند دارند.
هفت احساس در برندینگ احساسی
برندینگ احساسی زمانی به بالاترین قدرت و تأثیرگذاری خود میرسد که بتواند به احساسات انسانی متصل شود.
در ادامه به هفت احساس پرکاربرد و تأثیرگذار در استراتژیهای برندینگ احساسی پرداخته میشود:
.1شادی و خوشحالی:
تحریک احساسات شادی و خوشحالی میتواند پیوند احساسی عمیقی با مخاطبان ایجاد کند.
این احساسات به طور طبیعی مطلوب و مورد پسند بسیاری از افراد هستند و به برندها کمک میکنند تا تجربه ای مثبت و به یادماندنی از خود بر جای بگذارند.
۲. نوستالژی:
احساس نوستالژی میتواند حس آرامش و گرما را به همراه داشته باشد و مخاطبان را به یاد خاطرات شیرین گذشته بیندازد.
برندها با استفاده از عناصر نوستالژیک می توانند ارتباط عمیق تری با مخاطبان برقرار کرده و احساسات مثبت را در آنها زنده کنند.
۳. آرزو و الهام بخشی:
برانگیختن احساس آرزو و الهام در مخاطبان میتواند آنها را تشویق کند تا به اهداف و آرزوهای خود نزدیک تر شوند.
این احساسات حس توانمند سازی و انگیزه را در انسان ها ایجاد کرده که به شکل گیری ارتباطات پایدار کمک میکند.
۴. عشق و ارتباط:
استفاده از احساسات مرتبط با عشق، دوستی و تعلق به جامعه میتواند پیوند عاطفی عمیقی با مخاطبان ایجاد کند.
این نوع ارتباط باعث میشود مخاطبان به برند احساس نزدیکی و تعلق خاطر داشته باشند.
۵. غرور و توانمند سازی:
تحریک احساس غرور و توانمندی میتواند با مخاطبانی که به دنبال خودبیانگری و رشد شخصی هستند، ارتباط عمیقی برقرار کند.
برندها با ایجاد حس اعتماد به نفس میتوانند وفاداری مشتریان را افزایش دهند.
۶. کنجکاوی و شگفتی:
برانگیختن حس کنجکاوی و شگفتی میتواند مخاطبان را به کشف بیشتر در مورد برند یا محصول ترغیب کند.
این نوع احساسات باعث جذب توجه و علاقه مخاطبان میشود.
۷. ترس و امنیت:
ترس یک احساس قوی است، برندها میتوانند با پرداختن به ترسهای مخاطب و ارائه راهحل هایی برای ایجاد امنیت و حفاظت، پیوند عاطفی محکمی با آنها برقرار کنند.
این رویکرد اعتماد را در مخاطب تقویت کرده و میتواند به شکل گیری ارتباطی پایدار منجر شود.
بررسی برند لگو LEGO
استراتژی برندینگ احساسی لگو بر پایه ی بهره برداری از احساس خلاقیت، کنجکاوی و تخیل شکل گرفته است.
در ادامه به تحلیل موفقیت برندینگ احساسی LEGO می پردازیم
داستان برند لگو بر ایده ی کلیدی «جهان را دوباره بسازید» متمرکز است.
این بیانیه جسورانه، کودکان و بزرگ ترها را به ابراز خلاقیت شخصی و خلق جهانهای منحصر به فرد از طریق قطعات لگو ترغیب میکند.
این روایت نه تنها احساس شگفتی و کشف را برمیانگیزد، بلکه حس امکانات نامحدود برای خلاقیت را نیز در دل مخاطبان ایجاد میکند.
هویت بصری هماهنگ
پالت رنگی روشن و شاداب، تصاویر خیالانگیز و تایپوگرافی بازیگوش لگو، احساسی از شادی و تخیل کودکانه را تداعی میکند.
از طراحی مجموعههای اسباب بازی گرفته و تا تجربه های موفق فیلم و انیمیشن، تمام جزییات با برند لگو هماهنگ می باشد.
به همین دلیل، این برند به عنوان نمادی از خلاقیت و خودبیانگری معرفی شده است.
فروش امکانات، نه محصولات
کمپینهای بازاریابی لگو معمولاً تصاویری از کودکان در حال انجام بازیهای تخیلی را به نمایش میگذارند که پتانسیل نامحدود محصولاتشان را به تصویر میکشد.
جشن نود سالگی این برند با انتشار فیلمی به نام «ما همه سازندگان هستیم» همراه بود که بر اهمیت بازی و مفهوم “ساختن” در زندگی روزمره تأکید میکند.
این روایت به طور مستقیم با داستان کلی برند «جهان را دوباره بسازید» هماهنگی دارد.
ایجاد تجربیات ماندگار
تلاشهای بازاریابی تجربی لگو، شامل پارکهای تفریحی LEGOLAND و فروشگاههای لگو، تجربیات عمیقی را فراهم میکند که به بازدید کنندگان اجازه میدهد به طور کامل در روایت احساسی خلاقیت و تخیل برند غرق شوند.
این تجربیات به طور مستقیم حس تعلق و مشارکت را در مخاطبان تقویت میکند.
بگذارید دیگران برای شما بفروشند
لگو به طور فعال محتواهای تولیدشده توسط کاربران را تشویق و تقویت میکند و خلاقیتها و داستانهای فوقالعادهای را که طرفداران این برند در شبکههای اجتماعی خلق کردهاند، به نمایش میگذارد.
این اقدام حس جامعه و سرمایه گذاری عاطفی در برند را به وجود می آورد و وفاداری را در میان طرفدارانش تقویت میکند.
مراحل برندینگ احساسی
1: شخصیت برند خود را به وضوح تعریف کنید. ویژگیها، ارزشها و آرزوهای برندتان را مشخص کنید. این موارد به عنوان پایه و نقطه شروع استراتژی برندینگ احساسی شما در نظر گرفته می شوند.
2: تحقیقات بازار را به طور جدی انجام دهید تا درک عمیقی از خواسته ها، ترسها و انگیزههای مخاطبان هدف خود پیدا کنید.
از جمله معروف «به جای آنها (مشتریان) قدم بزنید» الهام بگیرید. از نظرسنجیها، گروههای کانونی و تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی برای جمع آوری نظر های ارزشمند استفاده کنید.
3:پس از درک عمیق از مخاطبان، میتوانید یک داستان برند جذاب بسازید که با احساسات جامعه هدف ارتباط برقرار کند. این روایت برند را در تمام فعالیتهای بازاریابی و طراحیهای خود به کار ببرید.
4:یک هویت بصری ایجاد کنید که با شخصیت برند و روایت احساسی شما هم راستا باشد. این هویت بصری شامل طراحی لوگو، پالت رنگی، تایپوگرافی و تصاویری است که با پیام برند شما همخوانی داشته باشد.
5:عناصر طراحی خود را با محرکهای احساسی ترکیب کنید. از رنگهای مناسب، تصاویر الهام بخش و عناصر طنزآمیز استفاده کنید که با شخصیت برند شما هماهنگی داشته باشد.
6:محتوای جذاب و الهام بخشی تولید کنید که احساسات مخاطبان را تحریک کرده و روایت برند شما را تقویت کند. این محتوا میتواند شامل پستهای شبکههای اجتماعی، مقالات وبلاگ و ویدئوها باشد.
7:تشویق و تقویت محتوای تولید شده توسط کاربران، میتواند ارتباطات عاطفی مشتریان با برند شما را به نمایش بگذارد. این کار میتواند اعتبار قابل توجهی برای برندینگ احساسی شما ایجاد کند.
8:اطمینان حاصل کنید که هر نقطه تماس با مشتری، از محصول یا خدمات شما گرفته تا خدمات مشتری، با استراتژی برندینگ احساسی شما هماهنگ باشد و تجربهای که وعده دادهاید را به مشتریان ارائه دهد.
و در آخر
برندینگ احساسی یک روند گذرا نیست؛ بلکه یک استراتژی مهم در صنعت بازاریابی است.
کسب و کارهای کوچک با پذیرش برندینگ احساسی و گنجاندن این استراتژیها در طراحی ها ، میتوانند برندی بسازند که عمیقاً با مخاطبان هدفشان ارتباط برقرار کند و وفاداری، حمایت و موفقیت بلندمدت را برای کسب و کار به ارمغان آورد.
منابع : +