زبان بدن یا Body language یکی از اجزای مهم ارتباطات غیر کلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره جایگاه بسیار پر رنگی دارد. مهم ترین هدف یادگیری زبان بدن، دستیابی به افکار دیگران از طریق تعبیر حرکات بدن است.
زبان بدن به انواع شکل های ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره می کند که یک فرد از طریق رفتار های فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی با دیگران بکند ، قادر است ارتباط برقرار نماید. این ارتباط میتواند میتواند مربوط به وضعیت و حالات بدنی (محل قرار گرفتن دستها،پاها،نحوه ی نشستن،ایستاد،راه رفتن،خوابیدن) ، ژست ها (حالتها،اطوارها،اداها) ، حرکات و اشارات بدنی، جلوه های هیجانی صورت و حرکات چشم ها.
این حیرت انگیز است که در مدت بیش از یک میلیون سال تکامل بشر، جنبه های غیر کلامی روابط انسانی، فقط از سال ۱۹۶۰میلادی به بعد مورد مطالعه قرار گرفته و مردم زمانی به این تحقیقات پی بردند که ((جولیوس فاست)) در مورد زبان بدن در سال ۱۹۷۰میلادی به بازار عرضه شد. در آن کتاب خلاصه ای از یافته های دانشمندان علوم رفتاری، در رابطه با ارتباط بدون کلام بود که تا آن زمان به دست آمده بود ولی حتی امروزه نیز اغلب مردم هنوز از وجود زبان بدن آگاهی ندارند چه رسد به اینکه ارزش آن را در زندیگیشان درک کنند.
((چارلی چاپلین)) و اکثر بازیگران فیلم های صامت، از بنیانگذاران مهارت های ارتباط بدون کلام بودند. آنها تنها وسیله ارتباطی موجود بر پرده سینما بودند. خوبی یا بدی یک بازیگر بستگی به مهارت او در استفاده از علائم حالات بدن، برای ارتباط با تماشاچیان داشت. زمانی که فیلم های ناطق رواج یافت بازیگران فیلم های صامت، محبوبیتشان را از دست دادند و کم کم از صحنه محو شدند.
شاید بهترین مطالعات علمی مربوط به فنون زبان بدن که پیش از قرن بیستم انجام شد کتاب ((چارلز داروین)) به نام ((بیان احساسات در انسان و حیوان)) بود که در سال ۱۸۷۲میلادی به چاپ رسید. این کتاب تبدی به محرکی شد تا چرخ مطالعات امروزی را در زمینه ی حالات صورت و زبان بدن، به گردش درآورد و خیلی از حقایقی که داروین به آن رسیده بود، هم اکنون توسط پژوهشگران امروزی مورد تایید قرار گرفته است. از ان زمان تا به حال پژوهشگران در حدود یک میلیون اشاره و علامت بدون کلام را به ثبت رسانده اند.
((آلبرت مهرابیان )) نتیجه گرفت که تمامیت یک ارتباط، متشکل از هفت درصد کلامی(فقط کلمات) و ۳۸ درصد صوتی(شامل تن صدا، تغییر و تشدید آن و دیگر اصوات) و ۵۵درصد غیر کلامی می باشد. ((پروفسور بردویسل)) نیز به نتایج مشابهی راجع به کمیت ارتباط بدون کلام میان انسان ها، دست یافت. او تخمین زد به طور متوسط، یک انسان در حدود ۱۰ تا ۱۱دقیقه در روز، از طریق مکالمه ارتباط برقرار می کند و هر جمله به طور متوسط حدود ۲٫۵ ثانیه طول میکشد. او هم مثل مهرابیان دریافت در یک مکالمه رو در رو، کمتر از ۳۵ درصد آن کلامی و بیش از ۶۵ درصد آن غیر کلامی می باشد.
اغلب پژوهش گران بر این عقیده اند که از ارتباط کلامی، صرفا برای انتقال اطلاعات و از ارتباط بدون کلام برای انتقال رفتار های بین افراد استفاده می شود که در برخی از مورد جایگزین ارتباط کلامی نیز می شود. برای مثال یک مادر فقط با یک نگاه می تواند به کودک به کودک خود بفهماند کاری که انجام داده، اشتباه بوده است. صرف نظر از عوامل فرهنگی، رابطه ی بین کلمات و حرکات مربوط به آنها به قدری قابل پیش بینی است که ((بردویسل)) اعتقاد دارد یک شخص تعلیم دیده، فقط با گوش کردن به صدای دیگران می تواند حرکات بدنی آنها را حدس بزند. به همین طریق،((بردویسل)) یاد گرفت تا بتواند زبان مادری افراد را تنها با تماشای حرکات بدنشان حدس بزند.
چگونه زبان بدن را بیاموزیم؟
روزانه حداقل ۱۵ دقیقه از وقت خود را صرف مشاهده و مطالعه ی زبان بدن دیگران کنید و بر ژست ها و حرکات بدن خود نیز کاملا واقف شوید. بهترین مکان ها برای خواندن زبان بدن، جایی است که مردم یکدیگر را ملاقات میکنند. فرودگاه مکان ایده آلی برای مشاهدهی تمام و کمال ژست های مردم است. مردم در آنجا احساساتی نظیر اضطراب،خشم،شادی،بی صبری و غم را به وضوح با زبان بدنشان به نمایش می گذارند. مهمانی ها و ملاقات های تجاری تجاری نیز برای این کار مناسب هستند. وقتی شما در هنر خواندن زبان بدن خبره شوید می توانید به یک مهمانی رفته، در گوشه ای بنشینیدو با مشاهده ی زبان بدن دیگران،خود را سرگرم کنید. تلوزیون نیز یکی از منابع ایده آل برای یادگیری زبان بدن است. صدای تلویزیون را قطع کنید و سپس سعی کنید با تماشای تصاویر، به موضوع پی ببرید. هر چند دقیقه، دوباره صدا را به تصویر اضافه کنید تا ببینید آیا بدن خوانی شما درست بوده یا خیر. به زودی شما می توانید یک برنامه تلویزیونی را بدون صدا مشاهده کنید و آن را درست درک کنید، همانطور که ناشنوایان نیز این کار را میکنند.