بسته بندی حسی چیست ؟ [+تحلیل روش های طراحی حسی بسته بندی محصول ]

مفهوم بسته بندی محصول ، مدت‌ هاست که از یک عامل صرفاً محافظ یا حامل اطلاعاتی فراتر رفته است. در واقع، بسته بندی ، به یک عامل مهم در استراتژی برندینگ تبدیل شده است ؛  بسته بندی ، نوعی نقطه ی تماس عاطفی در مسیر سفر مشتری است که پیش از استفاده از محصول ، احساسات انسان را هوشمندانه مدیریت می کند و پیوند عاطفی مصرف ‌کننده را با هویت برند، استحکام می ‌بخشد. طراحی بسته بندی حسی (sensory packaging) ، رویکردی است که با تحریک تمام حواس پنج ‌گانه، موجب خلق یک تجربه ی حسی چند بعدی و متفاوت درمحصول می گردد. هدف از این نوع طراحی بسته بندی، ارتقاء محصول از یک کالای عادی به یک محصول جذاب و ماندگار می باشد.

ما در این مقاله، اصول و تکنیک ‌هایی را که طراحان برای خلق این تجربه های حسی و لمسی به کار می ‌گیرند، را بررسی می کنیم

طراحی بسته بندی حسی (Sensory Packaging) و مهندسی ادراک

در میان حواس انسانی، حس لمس به عنوان اولین عامل فیزیکی در تعاملات به شمار می رود.این حس نقش مهمی در ذهنیت مصرف کننده از کیفیت و ارزش محصول ایفا می کند. قبل از مصرف محصول و قضاوت های عقلانی در مورد محصول ، حسی که هنگام لمس محصول ایجاد می شود می تواند در ناخوداگاه مصرف کننده تاثیر بسزایی داشته باشد.

تحقیقات نورومارکتینگ نشان می دهد که وقتی یک برند آگاهانه حس لمس را در طراحی خود جدی می گیرد، می تواند یک پیوند عاطفی با مشتری برقرار کند . این پیوند عاطفی ، ارزش محصول را از نظر مشتری، تا بیش از ۳۰ درصد ارتقا می دهد و مستقیماً بر وفاداری و جایگاه‌ یابی برند تأثیر می گذارد.

به عنوان مثال ، پوشش مخملی سافت تاچ (Soft touch) در بسته بندی ها، احساس آرامش و و برخورد با یک برند پریمیوم را به مخاطب القا می‌ کند. طبق تحقیقات ، حافظه‌ ی لمسی بسیار پایدارتر از حافظه ‌ی بصری عمل می ‌کند؛ به طوری که یک حس   خوشایند درلمس یک بسته بندی ، می ‌تواند آن برند را در ذهن ماندگار کند.

طراحی و بافت بسته بندی بر اساس فلسفه CMF

متخصصان طراحی برای خلق این خلاقیت های لمسی، از مجموعه‌ ای از تکنیک‌های پیشرفته استفاده می ‌کنند تمام این تکنیک ها بر پایه ی پارادیام CMF (رنگ، ماده، فینیش) (Color, Material, Finish)  قرار می ‌گیرند . این پارادیم تضمین می کند که علاوه بر در نظر گرفتن عوامل زیبایی شناختی ، از نظر تکنیکی و مواد استفاده شده نیز ، بسته بندی استاندارد باشد.

فینیش ‌های لمسی سطح بالا

سافت ‌تاچ (Soft-touch) پایدار:

 این فینیش که برای محصولات رده بالا توصیه می شود، دیگر صرفاً با حلال ‌های شیمیایی تولید نمی ‌شود. فناوری های نوین، استفاده از رنگ‌ های با پایه آب را ممکن ساخته ‌اند تا همان حس مخملی و گرم را با حداقل انتشار مواد فرار شیمیایی ارائه دهند و الزامات دوست داری محیط زیست را نیز تأمین کنند.

برجستگی و فرورفتگی (Embossing/Debossing) مکانیکی:

حکاکی لوگوها یا پترن های مختلف روی بسته بندی محصول، تعامل لمسی بی نظیری را خلق می کنند. این تکنیک، علاوه بر بالا بردن ارزش بصری محصول ، قابلیت شناسایی برند را افزایش می دهد و هویت بصری یک برند را به یک تجربه حسی تبدیل می نماید.

کنتراست‌ های بافتی:

ترکیب سطوح مات وبراق  و یا صاف و زبر در بسته بندی (مانند شیشه‌ ی سند بلاست ‌شده در کنار شیشه ‌ی شفاف) ، یک بازی حسی خلق می کند. این تضاد لمسی، مصرف ‌کننده را به لمس بیشترمحصول  ترغیب می کند .همچین ، این تکنیک برای تأکید بر قسمت‌های خاص بسته بندی، می تواند  تاثیر به سزایی داشته باشد.

مهندسی صدا و بر انگیختگی چند حس

حس شنوایی و مهندسی صدای برند:

تعبیه صدا برای یک بسته بندی، یک دارایی برند با ارزش محسوب می ‌شوند. صدای “کلیک” بسته شدن یا چفت شدن قسمت هایی از یک بسته بندی ، حس تازگی، امنیت و کیفیت ساخت محصول را در ذهن مخاطب تداعی می کند. همچنین صدای “پاپ” قوطی یک نوشیدنی، می تواند تداعی کر حس طراوت و خنکی باشد.

 این صداها باید به دقت مهندسی شوند تا با هویت برند همسو باشند و تأثیر خود را در تجربه‌ ی آنباکسینگ به حداکثر برسانند.

بینایی و جلوه‌های بصری پیشرفته:

استفاده از تکنیک‌ هایی چون فویل ‌کوبی، پوشش‌های هولوگرافیک و جوهرهای ترموکرومیک (حساس به دما) می توانند بر روی جلوه های بصری محصول ، تاثیر بسزایی داشته باشند. به عنوان مثال، جوهر های ترموکرومیک، یک طرح گرافیکی پنهان را فقط زمانی آشکار می ‌سازند که محصول به دمای ایده ‌آل (سرد  یا گرم ) رسیده باشد .

همگرایی محیط زیست، CMF و ضرورت های اقتصادی در طراحی بسته بندی حسی

بزرگترین چالش طراحان بسته بندی حسی، برقراری توازن عملیاتی میان ایجاد خلاقیت های حسی و مسائل زیست‌ محیطی است. طراحان امروز باید به مسائل زیست محیطی بسته بندی اهمیت دهند و از مدل خطی “بردار-بساز-دور بینداز” فاصله بگیرند.

فلسفه CMF در اینجا نقشی کلیدی را می تواند ایفا کند. متخصصان با اولویت قرار دادن مواد تشکیل دهنده یک بسته بندی ، کل چرخه‌ ی عمر مواد را در نظر می‌ گیرند و به این سؤالات استراتژیک پاسخ می ‌دهند: این ماده از کجا آمده است ؟ چگونه تولید شده است؟ و مهم ‌تر از همه، پایان عمر این ماده چگونه خواهد بود؟

این رویکرد، ما را به سمت اصول طراحی چرخشی ، هدایت می کند. در این چرخه ،  مواد می توانند بازیافت یا جدا سازی  گردند و یا مجددا استفاده شوند.

از طرفی دیگر ، راه‌ حل‌های زیست محیطی CMF تضمین می‌ کنند که لوکس بودن فدای مسائل زیست محیطی نشود:

ساختارهای تک ‌ماده (Mono-material):

بسته بندی‌ هایی مانند برند محافظت پوست Kleos+Klea ، از این ساختار استفاده می ‌کنند. این بسته بندی ، فرآیند بازیافت را به طور چشمگیری ساده کرده، و درعین حال پریمیوم بودن برند را نیز حفظ کرده است.

نوآوری‌های مواد ارگانیک:

همچنین می توان از جایگزین‌های جدید مانند بسته بندیی های مبتنی بر میسلیوم (قارچ) یا الیاف مشتق شده از ضایعات کشاورزی که هم دوست محیط زیست هستند و هم بافت‌های طبیعی و متمایزی دارند ، استفاده کرد.

مثال هایی از طراحی بسته بندی حسی از برند های معروف

بسته بندی برند فانتا (Fanta)

در سال ۲۰۱۸، فانتا بطری‌های خود را با الهام از عمل فشردن یک پرتقال بازطراحی کرد. طراحان یک شکل غیرمتقارن و موج ‌دار برای این بطری ها خلق کردند. این طراحی جدید، تمایز بصری این محصول را بسیار افزایش داد و حس خوش آیند لامسه را به عنوان یک ابزار برای شناخت برند فانتا تبدیل کرد.

بسته بندی برند مگنوم (Magnum)

برند مگنوم با ارائه‌ ی بستنی در سطل‌ های شکلاتی ، مشتری را تشویق می کند تا با فشردن ظرف، لایه‌ ی شکلاتی بالا را بشکند. صدا و حس ترک خوردن شکلات ، توانسته یک تجربه ‌ی برند منحصر به فرد ایجاد کند.

بسته بندی برند پرینگلز (Pringles)

مهندسان صدای پرینگلز با دقت فراوان، مکانیزم باز شدن درب کلاسیک آن را طراحی کرده ‌اند. صدای “پاپ” هنگام باز شدن، به قدری منحصر به فرد است که به یکی از دارایی های برند پرینگلز تبدیل شده است.

بسته بندی برند بربری (Burberry) و ننوشکا (Nanushka)

بربری در بسته بندی ‌های لوکس خود، از بافت اختصاصی خود در بسته بندی استفاده کرده ، و همچنین برای نمایش تعهد به محیط زیست، از بالاترین درصد فیبر بازیافتی استفاده نموده است.

ننوشکا نیز با انتخاب دستگیره‌های کاغذی دوستدار محیط زیست و حفظ یک ساختار کاملاً تک ‌ماده‌ای قابل بازیافت، ثابت کرد که برندینگ پریمیوم و مسئولیت زیست‌م حیطی می ‌توانند به طور کامل همگرا شوند.

بسته بندی برند کیکومن (Kikkoman)

طراحی بطری سس سویای کیکومن نمادی از ارگونومی عالی و کاربردی است. طراحی یک قاعده ی  پهن و سنگین برای حفظ تعادل و دهانه ‌ی رنگی و کوچک که فقط سس را به صورت قطره ای بیرون می ریزد، حس لذت و کنترل را به کاربر منتقل می‌ نماید . همچنین  نگه داشتن این نوع ارگونومی در کف دست ، حس خوبی را به مصرف کننده منتقل می کند.

بسته بندی برند اسنپل (Snapple)

این برند با آگاهی از قدرت صدا، زمان قابل توجهی را صرف مهندسی صدای “پاپ” درب فلزی خود کرد. این صدا چنان با برند اسنپل عجین شده بود که حتی هنگام تغییر جایگزین کردن بطری های پلاستیکی، درپوش‌های فلزی را حفظ کردند تا این دارایی شنیداری کلیدی را از دست ندهند و ثبات حسی برند را حفظ نمایند.

بسته بندی برند بیبی ‌بل (Babybel)

این محصول ، با روکش مومی کلاسیک خود، یک تجربه‌ ی لمسی متفاوت خلق کرده است. فرآیند کندن موم و بازی کردن با آن، یک نقطه تماس حسی منحصر به فرد ایجاد می ‌کند که احساس کیفیت و تازگی را  در مصرف کننده تقویت می‌ نماید.

و در آخر

طراحی بسته بندی حسی، میتواند محور اصلی برندینگ در عصرامروز، که عصری  تجربه‌ محور به شمار می آید،  باشد. این فرآیند مستلزم آن است که طراحان ، تعادل را میان خلق حس و کاربری واقعی حفظ کنند و لذت لمس و عملکرد بسته بندی را فدای یکدیگر نکنند.

هچنین در تمام این مراحل باید بر روی مسائل محیط زیستی و سلامتی نیز تاکید داشته باشند. نباید طراحی بسته بندی به گونه ای باشد که به خاطر خلق جذابیت حسی در محصول ، از موادی استفاده گردد که برای سلامتی انسان ها و یا برای محیط زیست زیانبار باشند.

منابع : ++++

ارسال دیدگاه برای %s