بهترین روش های تبلیغات محیطی کدام اند؟ [+تحلیل جدیدترین استراتژی ها]

در برخی از کمپین های تبلیغات محیطی (Out-of-Home) شاهد آن هستیم که  این رسانه چقدر میتواند مدرن و خلاقانه باشد.این برندها فضاهای شهری را به بوم نقاشی خود تبدیل کردند و با ایده‌هایی هوشمندانه ، کاری کردند که تبلیغات دیگر فقط یک پیام تبلیغاتی نباشد ، بلکه به یک تجربه به یاد ماندنی تبدیل شود .

در این مقاله ، به سراغ بهترین کمپین‌های سال رفته‌ ایم تا رمز موفقیت آن‌ها را کشف کنیم . این‌ نمونه ها ، فقط چند تبلیغ موفق نیستند ؛ بلکه کلاس درسی از بهترین روش‌ها و استراتژی‌ های تبلیغات محیطی  هستند که مرزهای خلاقیت را جابجا کرده‌اند .

بهترین روش های تبلیغات محیطی

استراتژی ۱: بحران را به یک فرصت طلایی تبدیل کنید

درست در لحظه‌ ای که یک قطعی بزرگ جهانی در حوزه فناوری ، همه را کلافه کرده بود ، برند دیکاتلون (Decathlon) با یک حرکت هوشمندانه ، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد . آن‌ها در کمتر از ۲۴ ساعت ، بیلبوردهای دیجیتال خود را به شکل صفحه خطای معروف “صفحه آبی مرگ” درآوردند و با طنزی ظریف نوشتند : “سیستم‌ها قطع شده؟ بزن بیرون.”

این کمپین نه تنها یک تبلیغ خلاقانه ، که یک  استراتژی هوشمندانه فروش  بود ؛ این برند ، با ارائه تخفیف و یک کد QR ، مردم را مستقیماً به سمت خرید تجهیزات ورزشی هدایت کرد و نشان داد که یک ذهن خلاق ، از دل هر بحرانی می‌ تواند یک پیروزی بسازد .

استراتژی ۲: با بازی و تعامل، مخاطب را به بخشی از داستان تبدیل کنید

چگونه می ‌توان مردم را با تاریخ و میراث یک شهر درگیر کرد ؟

اتحادیه NYC Landmarks60 با راه‌ اندازی یک مسابقه اطلاعات عمومی در سراسر نیویورک ، شهروندان را به چالشی جذاب دعوت کردند . نمایشگرهای دیجیتال در ایستگاه‌های مترو و نقاط کلیدی شهر ، سوالاتی درباره تاریخ نیویورک مطرح می‌ کردند و مردم با اسکن یک کد QR به سادگی وارد بازی می ‌شدند .

این کمپین با نمایش نام برندگان و اهدای جوایز ، فراتر از یک تبلیغ رفت و به یک رویداد اجتماعی تبدیل شد که حس تعلق و آگاهی شهروندان را به شکلی سرگرم‌کننده تقویت می ‌کرد.

استراتژی ۳: جسور باشید و به عنوان یک برند معتبر، موضع ‌گیری کنید

برند e.l.f. Beauty تصمیم گرفت که پیام تبلیغاتی اش با یک بیانیه اجتماعی همراه باشد. آن‌ها با کمپینی تکان‌ دهنده ، به قلب وال استریت رفتند تا به یک معضل اجتماعی ، یعنی نابرابری جنسیتی در هیئت مدیره شرکت‌ها ، تلنگری به قدرتمندان بزنند .

قدرت این کمپین در شجاعت آن بود . e.l.f. هم به سازو کار های موجود انتقاد کرد و هم  با افتخار ، هیئت مدیره متنوع خود را به عنوان یک الگو معرفی نمود و نشان داد که تعهد به ارزش‌های انسانی ، می تواند یک استراتژی قدرتمند برای رشد باشد .

استراتژی ۴: گاهی قدرتمندترین پیام، در چیزی است که نمی ‌گویید

سازمان LiveOnNY  در اقدامی مینیمالیستی اما هوشمندانه ، عنصر «قلب» را از لوگوی مشهور “I LOVE NY” حذف کردند . این جای خالی ، خود گویاتر از هر کلمه‌ای بود و نیاز شهر به اهداکنندگان عضو را به شکلی عمیق و عاطفی به تصویر می ‌کشید .

این کمپین یک اصل مهم را به ما یادآوری کرد : در دنیای پر از هیاهوی تبلیغات ، گاهی یک سکوت بصریِ هدفمند ، از هزاران کلمه تأثیرگذارتر است .

استراتژی ۵: رویداد ها را به نفع خود تسخیر کنید

نایکی (Nike) در ماراتن نیویورک ، یک کلاس درس بازاریابی چریکی برگزار کرد . با اینکه آن‌ها حامی مالی رسمی این مسابقه نبودند ، اما با هوشمندی کامل ، توانستند با بیان احساسات درونی دوندگان این رویداد را به نفع خود تسخیر کنند .

آن ها به جای تبلیغات پر زرق و برق ، بیلبوردهایی ساده با شعارهایی کوتاه و همدلانه در مسیر دوندگان قرار دادند ؛ جملاتی مانند “دویدن افتضاح است اما من عاشقش هستم” که پژواک صدای درونی دوندگان بود.

نایکی در این کمپین ،  مستقیماً با مخاطب اصلی خود حرف زد و با خلق یک ارتباط عاطفی عمیق ، رویداد را بدون پرداخت هزینه حمایت مالی ، از آن خود کرد .

استراتژی ۶: با یک شوخی هوشمندانه، در ذهن مخاطب  ماندگار شوید

برند اسپک ‌سیورز (Specsavers) با یک اشتباه عمدی ، یک خاطره ماندگار ساخت . تصور کنید در فرودگاه سیدنی پیاده می ‌شوید و با بیلبورد “به ملبورن خوش آمدید” روبرو می ‌شوید !

این شوخی ساختارشکن و هوشمندانه ، توجه همه را به خود جلب می‌ کرد و زمینه را برای پیام اصلی برند آماده می ‌ساخت که با فونتی کوچک در پایین صفحه نوشته شده بود : “باید می ‌رفتی اسپک ‌سیورز (چشم پزشکی)” .

این کمپین ثابت کرد که ، اگر از طنز به درستی استفاده شود ، می ‌تواند یک پیام جدی (مانند اهمیت سلامت چشم) را به تجربه ‌ای مفرح تبدیل کند که به سادگی از ذهن ها پاک نمی ‌شود .

استراتژی ۷: لوگوی خود را به رسانه پیام‌ تان تبدیل کنید

کوکاکولا (Coca-Cola) در یک حرکت خلاقانه ، از شناخته‌ شده‌ ترین دارایی خود یعنی لوگویش ، برای یک هدف بزرگ ‌تر استفاده کرد . آن‌ها لوگوی معروف خود را به شکل قوطی‌های له شده و آماده بازیافت بازطراحی کردند و پیام “مرا بازیافت کن” را به بخشی از هویت برند خود تبدیل نمودند .

این استراتژی نشان داد که یک برند چگونه می‌ تواند مسئولیت اجتماعی را در هسته اصلی خود ادغام کند و از نماد خود به عنوان یک رسانه قدرتمند برای ترویج یک فرهنگ مثبت بهره ببرد .

استراتژی ۸: محصول خود را به یک تجربه ملموس تبدیل کنید

برند بیبی ‌بل (Babybel) با استفاده از یک بیلبورد سه‌ بعدی و تعاملی ، تجربه باز کردن پنیرهای معروفش را در مقیاس شهری شبیه ‌سازی کرد . این کمپین یک چیدمان هنری بود که مردم را به تماشا و تعامل دعوت می‌ کرد .

دیدن یک مدل که لایه رویی بیلبورد را مانند بسته ‌بندی پنیر کنار می ‌زند ، ماهیت بازیگوشانه برند را به شکلی ملموس و خاطره ‌انگیز به نمایش گذاشت و ثابت کرد که تبلیغات محیطی می ‌تواند با افزودن بُعد و تعامل ، ارتباطی بسیار حسی ‌تر با مخاطب برقرار کند .

استراتژی ۹: از محدودیت‌های رسانه به نفع خود استفاده کنید

کی ‌اف ‌سی (KFC) برای نشان دادن بزرگی “تاور برگر” خود ، دست به یک ابتکار هوشمندانه زد : آن‌ها قوانین کادر سازه ی تبلیغاتی را شکستند .

با قرار دادن یک تبلیغ عمودی در یک فضای افقی ، آن‌ها به صورت بصری و بدون نیاز به هیچ کلمه ‌ای ، این پیام را منتقل کردند که “این برگر آنقدر بزرگ است که در کادر جا نمی ‌شود” .

این کمپین نمونه‌ ای عالی از تفکر خلاق است که نشان می ‌دهد چگونه م ی‌توان از محدودیت‌های یک رسانه ، به عنوان یک ابزار قدرتمند برای برجسته کردن ویژگی محصول استفاده کرد .

استراتژی ۱۰: با همکاری برندهای دیگر، یک دنیای یکپارچه خلق کنید

در یک همکاری بی‌ سابقه ، پرده‌های نمادین پیکدیلی لایتز لندن به دروازه‌ای به سوی روم باستان برای فیلم “گلادیاتور ۲” تبدیل شد . پارامونت پیکچرز به همراه برندهای بزرگی مانند سامسونگ و لگو ، تبلیغات خود را به شکل موزاییک‌های سنگی رومی بازطراحی کردند .

این حرکت ، یک ائتلاف خلاقانه بود که به جای نمایش چند تبلیغ مجزا ، یک دنیای یکپارچه  و جذاب را خلق کرد که هر گوشه آن داستانی هماهنگ را روایت می‌ کرد و قدرت هم‌افزایی برندها را به نمایش می ‌گذاشت .

استراتژی ۱۱: بدون نام بردن از یک رویداد، آن را از آن خود کنید

اپل در زمان المپیک پاریس ، با کمپین “ساخته شده با آیپد” ، یک کلاس درس بازاریابی هوشمندانه برگزار کرد . آن‌ها هیچ اشاره مستقیمی به المپیک نکردند ، اما با نمایش تصویرسازی‌های خلاقانه از ورزشکاران ، حال و هوای ورزشی آن روزها را به نفع خود مصادره کردند .

این استراتژی که به ” بازاریابی کمینی یا Ambush Marketing ” معروف است ، نشان داد که برای بهره بردن از یک رویداد بزرگ ، همیشه نیاز به حمایت مالی رسمی نیست ؛ گاهی یک ارتباط هوشمندانه و تداعی ظریف ، می تواند بسیار قدرتمندتر عمل ‌کند .

استراتژی ۱۲: در موضوعات حساس، هوشمندانه و بی‌طرفانه حرکت کنید

پلتفرم کاریابی زیپ ‌ریکروتر (ZipRecruiter) از فضای داغ انتخابات آمریکا برای انتقال پیام خود استفاده کرد : “پیدا کردن فرد مناسب برای شغل مناسب” .

در حالی که اکثر برندها از موضوعات سیاسی دوری می ‌کنند ، آن‌ها با هوشمندی و حفظ کامل بی ‌طرفی ، از این فرصت برای تأکید بر اهمیت “انتخاب درست” استفاده کردند . این کمپین یک مانور هوشمندانه بود ، برای نشان دادن اینکه می ‌توان در میانه یک رویداد حساس اجتماعی حرکت کرد و بدون جانبداری ، پیامی مرتبط و به موقع را به گوش مخاطب رساند .

استراتژی ۱۳: با صداقت و شفافیت، تمام قواعد را به هم بزنید

برند دِ اوردینری (The Ordinary) با کمپین خود ، تمام کلیشه‌های تبلیغات زیبایی را کنار گذاشت . آن‌ها به جای مدل‌ها و سلبریتی‌ها ، بیلبوردهایی ساده و مبتنی بر متن را به نمایش گذاشتند که با طنزی خاص ، بر شفافیت و پشتوانه علمی محصولاتشان تأکید داشت .

“می‌خواستیم برای محصولاتمان اسم بگذاریم ، اما دانشمندان نویسندگان خوبی نیستند..و ما مجبور شدم از همان نام هیالورونیک اسید استفاده کنیم” ، این جملات ، یک هویت جسور ، صادق و متفاوت برای برند ساخت که در میان انبوه تبلیغات مشابه ، به شدت به چشم می‌آمد .

استراتژی ۱۴: به جای حرف زدن، یک راه‌ حل عملی ارائه دهید

موسسه Keep Britain Tidy برای مقابله با ته ‌سیگارهای روی زمین ، کمپینی متفاوت ایجاد کردند. آن‌ها با یک بیلبورد دیجیتال تعاملی ، نه تنها آگاهی از برند خود را ارتقاء دادند ، بلکه با ارائه زیرسیگاری‌های قابل حمل رایگان  یک راه ‌حل عملی برای حل این مشکل پبشنهاد کردند.

وقتی فردی سیگاری به بیلبورد نزدیک می ‌شد ، یک انیمیشن فعال می ‌شد و او را به دریافت یک “زیر سیگاری ” دعوت می ‌کرد . این استراتژی با حل کردن مشکل در همان لحظه ، مخاطب را به تغییر رفتار تشویق می‌ کرد .

.

استراتژی ۱۵: با خلق یک حس مشترک، در قلب‌ها نفوذ کنید

شرکت Branded Cities به مناسبت روز مادر ، از قدرت بیلبوردهای سه ‌بعدی غول‌ پیکر برای خلق یک لحظه عاطفی جمعی استفاده کرد .

نمایشگرهای عظیم در مکان‌های کلیدی شهر ، با تصاویری دلگرم ‌کننده و خلاقانه ، به مادران ادای احترام کردند .

این کمپین به ما یاد آوری میکرد که تبلیغات محیطی می ‌تواند به ابزاری برای ایجاد حس خوب ، گردهم آوردن مردم و تزریق شادی در جامعه تبدیل شود و از این طریق ، عمیق ‌ترین ارتباط را با مخاطب برقرار سازد .

استراتژی ۱۶: با یک نمایش بصری حماسی، مخاطب را شگفت ‌زده کنید

همکاری ESPN و NFL برای معرفی تیم‌ های ورزشی شرکت کننده در مسابقه ، تبلیغات ورزشی را در سطح یک اثر هنری فناورانه ارتقا داد . آن ‌ها با استفاده از یک نمایشگر سه‌ بعدی عظیم در لس‌ آنجلس ، یک نمایش بصری خیره ‌کننده با توپ‌ها و کلاه ها ایجاد کردند.

این کمپین یک تجربه فراموش‌ نشدنی بود که هیجان و انرژی ورزش را به شکلی ملموس به دل شهر آورد و نشان داد که ترکیب خلاقیت و تکنولوژی‌های جدید تا چه حد می‌تواند در میخکوب کردن مخاطب موفق باشد .

استراتژی ۱۷: به اتفاقات روز اهمیت بدهید

برند استرالیایی وجمایت (Vegemite) برای خوش ‌آمدگویی به تیلور سوئیفت (خواننده آمریکایی)، یک بیلبورد خلاقانه طراحی کرد . آن‌ها با یک بیلبورد ساده که روی آن نوشته شده بود “از یک Icon به Icon دیگر: به استرالیا خوش آمدی” و یک دستبند دوستی (که نماد هواداران این خواننده است) دور شیشه وجمایت ، به سرعت به یکی از اتفاقات روز (سفر این خواننده به استرالیا)  واکنش نشان داد.

(در  شعار “از یک Icon به Icon دیگر” طنزی پنهان نهفته است.معنی icon  به معنای یک شخصیت مشهور و معتبر است.این پیام یعنی اینکه از طراف برند وجمایت که خودش یک برند مشهور و معتبر است به شخصیت مشهور خواننده خوش امد می گوییم! )

این حرکت هوشمندانه نشان داد که یک برند چگونه می‌ تواند با درک درست از فرهنگ پاپ و زمان‌ بندی دقیق ، خود را به یک پدیده جهانی پیوند بزند و ارتباطی عمیق و به‌ موقع با نسل جدید برقرار کند .

استراتژی ۱۸: ایده خود را از بیلبورد بیرون بکشید و آن را واقعی کنید

شبکه اسکای اسپورتس (Sky Sports) برای تبلیغ کانال تنیس خود ، به جای نمایش عکس توپ تنیس ، خود توپ را به شهر آورد . آن‌ها با ساخت مجسمه‌های غول‌ پیکری از توپ‌های تنیس که در مکان‌هایی مانند فنس یک زمین گیر کرده بودند ، یک تجربه بصری طنز آمیز و به یاد ماندنی خلق کردند .

این استراتژی که ایده را به یک شیء فیزیکی و ملموس تبدیل می‌ کند ، به شکلی قدرتمند توجه مخاطب را جلب کرده و مفهوم مورد نظر را به شیوه‌ ای خلاقانه در ذهن او  ماندگار می سازد .

 

استراتژی ۱۹: با نمایش رقبا، قدرت خود را به رخ بکشید

برند هلمنز (Hellmann’s) در یک حرکت جسورانه ، بیلبوردهایی با تکه هایی از تصاویر محصولات رقبای خود (که ظاهری شبیه به محصول آن‌ها داشتند) ، به نمایش گذاشت.

 این کمپین با اعتماد به نفسی مثال ‌زدنی و بدون نمایش محصول خود ، این پیام را منتقل می‌ کرد که “شاید دیگران تلاش کنند شبیه ما ما باشند ، اما اصالت تکرار نشدنی است” .

این استراتژی ، نمایش قدرت یک برند معتبر است که از حضور رقبا برای تأکید بر جایگاه بی ‌بدیل خود استفاده می ‌کند و به مخاطب یادآوری می ‌کند که انتخاب اصلی کدام است .

استراتژی ۲۰: کاری کنید که رسانه و پیام، داستان یکدیگر را تکمیل کنند

برای تبلیغ بازسازی فیلم “دختران بدجنس” ، از یک استراتژی هوشمندانه استفاده شد : تبلیغ روی اتوبوس .

شعار “از هر دو طرف نگاه کن ، رجینا” که با رژ لب روی بدنه اتوبوس‌ها نوشته شده بود ، ارجاعی مستقیم به صحنه کلیدی تصادف با اتوبوس در فیلم اصلی بود .

در این کمپین ، رسانه (اتوبوس) و پیام (شعار فیلم) کاملاً در هم تنیده شده بودند و یکدیگر را تقویت می‌ کردند . این هم‌ بستگی ، یک طنز هوشمندانه برای طرفداران ساخت و ثابت کرد که یک ایده زمانی به اوج خود می ‌رسد که بستر اجرایش ، بخشی از خود ایده باشد .

و در آخر

این بیست استراتژی، مانند بیست کلید متفاوت برای گشودن قفل ذهن مخاطب بودند. شما می ‌توانید از این‌ روش ها و استراتژی هایی که نام بردیم ایده بگیرید؛ آن‌ها را ترکیب کنید، تغییر دهید و متناسب با داستان خودتان به کار ببرید.

اما در پس تمام این تکنیک‌ها، یک حقیقت بزرگ ‌تر نهفته است. در نهایت، مهم نیست چه روشی را انتخاب می ‌کنید، پیام اصلی شما در تبلیغات محیطی باید بر سه اصل اساسی استوار باشد: پیامی مسئولانه، اخلاقی و جذاب !

موفقیت در این عرصه، بیش از هر چیز، به شجاعت شما برای شکستن ساختارهای موجود بستگی دارد. چرا که در نهایت، تنها ایده‌هایی می ‌توانند به چشم بیایند و به یاد بمانند که به جای تلاش برای فروش، برای کسب جایگاهی در حافظه و قلب مردم، خلق شده باشند.

منابع : +