همانطور که در مقاله قبل اشاره کردیم برندینگ مشارکتی یک راهبرد استراتژیک در بازاریابی است که دو یا چند برند با یکدیگر همکاری میکنند تا محصول یا خدماتی مشترک را ایجاد کنند. این نوع همکاری، اغلب با هدف دسترسی به بازارهای جدید، افزایش شناخت برند، و خلق محصولات یا خدمات نوآورانه صورت میگیرد. برندینگ مشارکتی نه تنها به برندهای مشارکت کننده امکان میدهد که از نقاط قوت و شهرت همدیگر بهرهمند شوند، بلکه به مخاطبان هم ارزش افزوده میدهد و آنها را به تجربههای منحصر به فرد و جذاب و جدید دعوت می کند.
در این مقاله میخواهیم به نمونه ها و مثال هایی از برندینگ مشارکتی بپردازیم:
برندینگ مشارکتی بایبیت (Bybit) و فرانک مولر (Frank Muler)
بایبیت، یکی از معروف ترین صرافیهای رمزارز جهان (با مرکزیت شهر دبی)، همکاری نوآورانه ای با فرانک مولر، یکی از برجسته ترین تولیدکنندگان ساعتهای لوکس سوئیسی، معرفی کرده است.
این همکاری به منظور ایجاد یک برندینگ مشارکتی است که هدفش ترکیب فناوری پیشرو با صنایع دستی هنری است.
این تلاش به دنبال ایجاد ادغامی بی نظیر بین توانمندیهای فناوری بایبیت و صنایع دستی فرانک مولر است.
این اتحاد منحصر به فرد، تکنولوژی پیشرو بایبیت را با دستاوردهای فرانک مولر به هم میآمیزد.
کارت برندینگ مشارکتی، نماد این همکاری است که نه تنها اصول مشترک آنها را نمایان میسازد، بلکه مزایای منحصر به فردی را برای مشتریان خود ارائه میدهد.
این همکاری نشان میدهد که دو صنعت مختلف میتوانند با هم ترکیب شوند و ادغامی نوآورانه و هیجانانگیز ایجاد کنند که از مرزهای سنتی فراتر میرود.
برندینگ مشارکتی ونس (Vans) و گوچی (Gucci)
با قدمی جسورانه به دنیای مجازی، برندهای معتبر مد، گوچی و ونس، دست به دست هم دادهاند تا تجربهی بینظیری از همکاری برندینگ مشارکتی را در داخل پلتفرم محبوب بازیهای رایانهای، رابلوکس، ارائه دهند.
این ابتکار، با نام “شهر گوچی و جهان ونز”، ترکیبی عالی از دو دنیای مجازی متفاوت است که چالش جذابی از جستجوی گنج به نمایش میگذارد.
بازیکنان با استفاده از دروازههای شبیه به صندلیهای نمایش، بین این دو دنیا حرکت میکنند و پارچهها و الگوها را جمعآوری میکنند.
نشان متمایز این همکاری در ارائه محصولات دیجیتال مشترکی است که به بازیکنان پس از گذراندن چالشها اهدا میشود؛ این امکان را برای آنها فراهم میکند که آواتارهای رابلوکس خود را با این موارد انحصاری به رایگان ویرایش کنند.
این همکاری نشان میدهد که چگونه مشارکت های استراتژیک میتوانند خارج از روشهای سنتی گسترش یابند؛ با ترکیب نقاط قوت و خلاقیت برندهایشان، گوچی و ونز، نه تنها حضور دیجیتال خود را بهبود بخشیدهاند، بلکه تجربه بازی برای مخاطبانشان را نیز غنیتر کردهاند و گامی چشمگیر در پروژههای برندینگ مشارکتی برداشتهاند.
همکاری تیفانی (Tiffani) و نایکی (Nike)در حوزه مد
این همکاری جسورانه، تصویر لوکس تیفانی را با جذابیت عامه پسند نایکی ترکیب میکند و به هر دو برند در حوزهٔ مد یک جهت تازه و نو میدهد.
این ترکیب شامل یک ژاکت لترمن مارک شده با نشان تیفانی به رنگ سیاه با جزئیات آبی و کفشهای نایکی Air Force 1 مشترک با “تیفانی “، که با قیمت 400 دلار به فروش رفت.
“تیفانی ” که به طور تاریخی برای جواهرات لوکس شناخته میشود، زیر نظر الکساندر آرنو، از طریق این مشارکت به عامه مردم به خصوص جوانتر ها بیشتر ارتباط گرفت.
برندینگ مشارکتی وولکن (Volcon) و توروت (Torrot)
وولکن ، یک برنامه برندینگ مشارکتی و توزیع انحصاری با توروت الکتریک اروپا را امضا کرده است.
تحت این توافق سه ساله، وولکن حق توزیع انحصاری محصولات جدید موتورسیکلت جوانان توروت را که در نزدیکی بارسلونا در اسپانیا تولید میشود را کسب کرده است.
توروت که تقریباً دارای ۷۵ سال تجربه در طراحی و ساخت موتورسیکلت است، از سال ۲۰۱۱ به تولید خودروهای الکتریکی زیست محیطی روی آورده است.
این همکاری تجربه گسترده توروت در طراحی موتورسیکلت، به خصوص در زمینه موتور های الکتریکی ، را با حضور برند وولکن با یکدیگر یکپارچه کرده و بهترین خروجی را گرفته است.
. هدف این همکاری استفاده از موتورهای الکتریکی پیشرفته فناورانه توروت در محصولات وولکن است، که مجموعهای متنوع از موتورسیکلتهای الکتریکی خارج از جاده با کیفیت بالا را برای نوجوانان ارائه میدهد.
هسبرو (Hasbro) و ماتل (Mattel): یک همکاری برندینگ موثر در صنعت اسباببازیها
نیروهای اصلی صنعت اسباببازی، هسبرو و ماتل، در یک برندینگ مشارکتی باورنکردنی به یکدیگر پیوستهاند، تا معاهدهای را ایجاد کنند برای تولید اسباببازی و بازیهای ترکیبی.
این همکاری اجازه میدهد تا برخی از مشهورترین برندهای بازار اسباببازی آمریکا با هم تلفیق شوند و محصولات نوآورانهای مانند بازیهای منوپولی با موضوع باربی و خودروهای هات ویلز با طراحیهای الهامگرفته از ترانسفورمر را پیوند دهند.
این حرکت استراتژیک برای تقویت هر دو شرکت برنامه ریزی شده است، هم زمان با انتشار فیلمهای سینمایی “ترانسفورمر: ظهور حیوانات” و “باربی”
در ماههای آینده، هسبرو بازیهای منوپولی باربی را معرفی خواهد کرد، در حالیکه ماتل بازیهای یونو ترانسفورمر را رونمایی خواهد کرد.
همکاری نتفلیکس (Netflix)و جنرال موتور (General Motors)
در یک برنامه برندینگ مشارکتی ، نتفلیکس و جنرال موتورز (GM) با یک تبلیغ ۶۰ ثانیهای جذاب که در دورهٔ دوم بازی سوپربول پخش شد، توجه ها را به خود جلب کردند.
نمایشی سرگرم کننده از نماد کمدی، ویل فرل، برای ترویج خودروهای الکتریکی GM به همراه برخی از برندهای پرطرفدار نتفلیکس مانند سریال اسکویید گیم و ارتش مردهها به صحنه رفت.
این همکاری خلاقانه توسط شرکتهای The Community و McCann طراحی شده بود و به اساس ماموریت مشترکشان تبدیل شد، یعنی به تلفیق خودروهای الکتریکی هم در صفحات نمایش و هم در واقعیت.
نتفلیکس به نمایش حداقل یک خودروی الکتریکی از GM یا سازندهٔ دیگر در تولیدات جدید خود تعهد کرد، که نشان میدهد علاقهمندی آنها به همکاری پایدار است.
این اقدام مشترک نشان دهندهٔ یک دیدگاه گسترده تر بود، که تاکید بر اهمیت نمایش خودروهای الکتریکی به یک روش معتبر و معنادار در داستانهای خلاقانه داشت.
لیوایس و پینترست: یک مثال چشمگیر از همکاری در برندینگ
در یک همکاری قابل توجه، لیوایس و پینترست به هم پیوستند تا نوآوری را به دنیای مد بیاورند.
پینترست به یک پلتفرم معتبر برای نمایش آخرین تولیدات لیوایس تبدیل شد، که یک جامعه گسترده از علاقهمندان به مد سمت خود جلب کرد.
از طریق بوردهای اختصاصی در پینترست و پین های خلاقانه، پینترست صفحهٔ منحصر به فردی برای نمایش محصولات لیوایس ارائه داد.
این همکاری تأکید بر قدرت برندینگ مشارکتی داشت، تاکید میکرد که ترکیب نقاط قوت لیوایس و پینترست برای ارتقای مد و ایجاد تأثیر دائمی بر بازار طراحی مد بسیار اهمیت دارد.
تاکو بل و دوریتوس: یک برندینگ لذیذ
تاکو بل و دوریتوس در یک ماجرای برندینگ مشارکتی جسورانه با هم پیوستند که همه را به تست محصول جدیدشان ترغیب کرد.
این همکاری هیجانانگیز غذایی، لذتهای محبوب تکس-مکس تاکو بل را با خردلها و طعمهای معروف دوریتوس یکپارچه کرد.
نتیجه؟ یک سمفونی از حسهای لذتبخش که طرفداران را به امتحان این مزه جدید وسوسه کرد.
ترکیب محصولات تاکو بل با دوریتوس، مانند تاکوهای لوکوس دوریتوس، به یکی از سرگرمیهای دنیای آشپزی تبدیل شدند و طرفداران را به ترکیب مواد تاکو بل در پوستههای طعمدار دوریتوس، دعوت کردند.
این داستان موفقیت برندینگ مشارکتی نشان داد که چگونه دو برند متمایز غذایی میتوانند به هم پیوستند و تجربه ای با طعم جدید را رقم زدند.
این همکاری اساس برندینگ مشارکتی را بیان میکند، از جذابیت منحصر به فرد هر برند برای ساختن یک محصول نوآورانه که با علاقهمندان غذا ارتباط دارد، استفاده میکند و یک استاندارد جدید برای همکاریهای غذایی تعیین میکند.
نایکی و اپل: نمونهای از عالیترین برندینگ مشارکتی
همکاری بین نایکی و اپل یک ترکیبی از نوآوری و استایل بود، دو غول صنعت را برای تعریف مجدد تجربه ورزشی به هم پیوند داد
. این همکاری نوآورانه فناوری اپل را با تخصص ورزشی نایکی به یکدیگر متصل کرد، و مردم را به ورزش دعوت کردند.
ساعت قابل حمل اپل، Apple Watch، تبدیل به یک بخش از اکوسیستم نایکی شد و کاربران را قادر به پیگیری و برنامه ریزی برنامه ورزشی خود کرد.
اپلیکیشن Nike Training Club در Apple Watch برنامههای آموزشی شخصیسازیشده را ارائه میدهد، که اثربخشی تمرینات را بالا میبرد.
این ماجرای برندینگ مشارکتی نماد اصلی همگرایی فناوری بود، اثبات این نکته که همکاری چگونه میتواند تجربه کاربر را بهبود بخشد و هر دو برند را در نظر مصرفکنندگان ارتقا دهد.
استارباکس و اسپاتیفای: تلفیقی لذیذ از همکاری در برندینگ
استارباکس و اسپاتیفای، دو برند تأثیرگذار، یک شراکت شگفتانگیز در زمینهٔ موسیقی و قهوه ایجاد کردند.
این همکاری نوآورانه، پیشینهٔ استارباکس در ایجاد یک تجربهٔ شخصیسازی شده و حسی برای مشتریان خود را به نمایش گذاشت.
اسپاتیفای نیز عظیمترین سرویسدهندهٔ موسیقی آنلاین، منبع این لذت صوتی بود.
بازدیدکنندگان استارباکس لذت یک لیست پخش اختصاصی استارباکس را درون اپلیکیشن استارباکس بهرهمند میشدند، که آنها را به موزیکهای جدیدی در حالی که از قهوه مورد علاقهٔ خود لذت میبرند، معرفی میکرد.
علاوه بر این، کاربران اسپاتیفای از طریق اپلیکیشن استارباکس “ستاره” (پاداشهای وفاداری استارباکس) دریافت میکردند که این ارتباط متقابل را تقویت میکرد.
این فعالیت برندینگ مشارکتی، جوّ اسپارباکس را تغییر داد، آنها را به مراکزی شاد و پویا تبدیل کرد که موسیقی و قهوه بهطور شگفت انگیزی ترکیب شده بودند.
این یک حرکت استراتژیک بود که قدرت برندینگ مشارکتی را در ایجاد تجارب منحصر به فرد و جذاب برای مشتریان به نمایش گذاشت.
مکدونالدز و برگر کینگ: یک اتحاد غیرمنتظره در صنعت فست فود
دو غول فستفود مکدونالدز و برگر کینگ برای یک همکاری در برندینگ به هم پیوستند.
این حرکت استراتژیک با هدف جلب توجه صحنهٔ رقابتی صنعت فست فود را به هم ریخت .
آنها یک منوی مشترک ویژه برای مدت کوتاهی معرفی کردند که محبوبترین آیتمهایی مانند واپر و بیگ مک را ترکیب کرده بودند.
این ترکیب غیرمنتظره باعث جلب مشتریان هرد برند شد .
این همکاری نشان داد چگونه حتی رقبا میتوانند با اتحاد، چیزی قابل توجه ایجاد کنند و به صنعت فست فود یک فصل جدیدی اضافه کنند.