بازاریابی تجربی چیست ؟ [+مثال های کاربردی]

بازاریابی تجربی (Experimental Marketing) راهکاری استراتژیک برای ایجاد تعامل عمیق میان برند و مشتری از طریق تجربه‌های ملموس و تعاملی می باشد. این رویکرد با به‌ کارگیری ابتکاراتی مانند  رویدادهای مجازی و حضوری، محیطی پویا و جذاب برای مخاطبان فراهم می ‌کند. چنین رویدادهایی معمولاً به‌ صورت حضوری برگزار می‌ شوند و با عناصر دیجیتالی تکمیل می‌ گردند تا تجربه ‌ای یکپارچه، منحصربه ‌فرد و ماندگار ایجاد کنند.

هدف نهایی این روش، تقویت ارتباط احساسی با مشتریان و افزایش وفاداری به برند از طریق خلق لحظاتی به ‌یاد ماندنی و تأثیرگذار است.

بازاریابی تجربی: ایجاد تعاملات معنادار

برندهای موفق امروزی، دیگر صرفاً به تبلیغات سنتی متکی نیستند. آن‌ها می‌ دانند که برای ماندگار شدن در ذهن مشتریان، باید فراتر از معرفی محصول یا خدمات عمل کنند و تجربه ‌ای منحصربه ‌فرد خلق نمایند.

بازاریابی تجربی،  دقیقاً در همین راستا عمل می‌ کند رویکردی که با درگیر کردن احساسات، حواس و تعاملات مستقیم، برند را به بخشی از تجربه‌ ی زندگی مشتری تبدیل می ‌کند.

با وجود اثربخشی این رویکرد، بسیاری از کسب ‌و کارها هنوز به‌ طور کامل از پتانسیل آن بهره ‌برداری نکرده‌ اند. این در حالی است که ۷۷٪ از متخصصان بازاریابی، بازاریابی تجربی را بخش کلیدی استراتژی خود می ‌دانند.

بازاریابی تجربی چیست؟

بازاریابی تجربی یا بازاریابی تعاملی، شکلی از بازاریابی است که مشتریان را از نقش ناظر صرف خارج کرده و آن‌ها را مستقیماً در فرآیند تعامل با برند درگیر می ‌کند

 . برخلاف تبلیغات سنتی که یک پیام یک‌ طرفه را منتقل می‌کنند، بازاریابی تجربی بر پایه‌ی مشارکت فعال مخاطب و ایجاد تجربه ‌ای ملموس و خاطره‌ انگیز استوار است.

این تجربه‌ها معمولاً در قالب رویدادهای زنده، جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها، کمپین‌های دیجیتالی تعاملی یا حتی فعالیت‌های روزمره‌ ی مشتریان ارائه می ‌شوند.

مهم ‌ترین اصل در بازاریابی تجربی، برقراری ارتباطی احساسی و معنادار میان برند و مشتری است—ارتباطی که نه‌ تنها آگاهی از برند را افزایش می ‌دهد، بلکه وفاداری مشتریان را نیز تقویت می‌کند.

نقش متخصصان بازاریابی تجربی

متخصصان این حوزه وظیفه ‌ی طراحی و اجرای کمپین‌هایی را دارند که تعامل واقعی و عمیقی میان برند و مشتری ایجاد کند.

مسئولیت‌های کلیدی آن‌ها عبارت‌اند از:

  • طراحی و اجرای تجربه‌های منحصربه ‌فرد که تعامل مستقیم و احساسی مشتری را با برند افزایش دهد.

  • تحلیل داده‌های بازار برای درک عمیق ‌تر رفتار مخاطبان و طراحی تجربه‌ هایی متناسب با انتظارات آن‌ها.

  • برنامه‌ ریزی و مدیریت رویدادهای تعاملی زنده یا کمپین‌های دیجیتالی تجربه‌ محور.

  • هماهنگی میان تیم‌های برندینگ، بازاریابی دیجیتال، روابط عمومی و شبکه‌های اجتماعی برای اطمینان از یکپارچگی تجربه‌ی مشتری.

  • اندازه‌ گیری و تحلیل اثربخشی کمپین‌های تجربی برای بهینه ‌سازی استراتژی‌های آینده.

چرا بازاریابی تجربی اهمیت دارد؟

تحقیقات نشان داده ‌اند که ۹۱٪ از مشتریان، پس از شرکت در یک رویداد برند، احساس مثبتی نسبت به آن پیدا می ‌کنند.

این موضوع نشان می ‌دهد که تجربه‌های ملموس، تأثیر بسیار عمیق ‌تری از تبلیغات سنتی دارند.

علاوه بر این، بازاریابی تجربی به برندها کمک می ‌کند تا در فضای دیجیتال نیز تأثیرگذاری بالاتری داشته باشند.

بسیاری از کمپین‌های موفق تجربی، در شبکه‌های اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته و از طریق کاربران ب ه‌صورت ویروسی منتشر می ‌شوند.

  استفاده از هشتگ‌های اختصاصی، تشویق کاربران به تولید محتوا و ترکیب تعاملات فیزیکی با دیجیتال، تأثیر این کمپین‌ها را چند برابر می ‌کند.

از سوی دیگر، استراتژی‌های چند کاناله (Omnichannel) می ‌توانند مکملی قدرتمند برای بازاریابی تجربی باشند.

ترکیب تبلیغات آنلاین، ایمیل مارکتینگ و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، نرخ مشارکت مخاطبان را افزایش داده و تأثیرگذاری این رویکرد را تقویت می‌کند.

ابزارهای تحلیلی پیشرفته نیز نقش مهمی در بهینه ‌سازی کمپین‌های تجربی دارند.

برندهای پیشرو با استفاده از داده‌های تعاملی، عملکرد کمپین‌ها را در لحظه ارزیابی کرده و استراتژی‌های خود را متناسب با بازخورد مشتریان تنظیم می‌کنند.

نمونه‌هایی از کمپین‌های موفق بازاریابی تجربی

۱. کمپین دیجیتال برند “باربی”

فیلم سینمایی “باربی” یکی از درخشان ‌ترین نمونه‌ های بازاریابی تجربی دیجیتال در سال‌های اخیر محسوب می ‌شود.

 تیم تبلیغاتی این فیلم با ترکیب هوش مصنوعی مولد و بازاریابی تعاملی، یک کمپین کاملاً شخصی ‌سازی ‌شده و جذاب را طراحی کرد.

در پلتفرم BarbieSelfie.ai، کاربران می ‌توانستند عکس خود را آپلود کرده و آن را به تصویری متناسب با سبک شخصیت‌های فیلم تبدیل کنند.

 این تجربه دیجیتال، نه‌ تنها تعامل گسترده‌ای ایجاد کرد، بلکه به دلیل ایجاد حس تعلق و همذات ‌پنداری، تأثیری ماندگار بر مخاطبان گذاشت.

نکات کلیدی این کمپین:

استفاده از فناوری هوش مصنوعی برای ایجاد تجربه ‌ای شخصی‌ سازی ‌شده و سرگرم‌ کننده.

تبدیل مخاطبان به سفیران برند از طریق تعامل مستقیم و به اشتراک ‌گذاری گسترده در شبکه‌های اجتماعی.

ترکیب تبلیغات دیجیتال با تجربه کاربری عمیق برای افزایش تأثیرگذاری کمپین.

۲. پروژه «استراتوس» ردبول

ردبول یکی از بزرگ ‌ترین و جسورانه‌ ترین کمپین‌های بازاریابی تجربی را در قالب پروژه‌ی “استراتوس” اجرا کرد.

در این رویداد تاریخی، فلیکس باومگارتنر، چترباز حرفه ‌ای، از ارتفاع ۳۸ کیلومتری سطح زمین سقوط آزاد کرد و مرزهای شهامت را جابه‌جا نمود.

این لحظه‌ ی نفس ‌گیر، که به‌ طور زنده در سراسر جهان پخش شد، رکورد بیشترین تماشای هم‌زمان یوتیوب را شکست و بیش از ۸ میلیون بیننده زنده داشت.

نکات کلیدی این کمپین:

 خلق یک تجربه ‌ی هیجان ‌انگیز و بی‌ سابقه که کاملاً با هویت ماجراجویانه ‌ی برند همسو بود.

ایجاد ارتباط احساسی و هیجان مشترک با میلیون‌ها نفر از سراسر جهان.

بهره‌ گیری هوشمندانه از رسانه‌های دیجیتال برای حداکثر کردن دامنه ‌ی تأثیرگذاری کمپین

 تقویت جایگاه برند به‌عنوان پیشگام در ماجراجویی و عملکرد فراتر از حد انتظار.

3. Refinery29: 29Rooms

رویداد 29Rooms، ابتکاری از  Refinery29 ، نمونه‌ ای الهام ‌بخش از ترکیب هنر، فرهنگ و خلاقیت است که تجربه ‌ای همه‌جانبه و تعاملی را برای مخاطبان خلق می ‌کند.

این رویداد طی سه سال متوالی با 29 اتاق مفهومی برگزار شده که هرکدام نمایانگر یک تم خاص بوده و در همکاری با هنرمندان برجسته و برندهای مطرح طراحی شده‌اند.

برندهای بزرگی همچون Dunkin’ Donuts،  Dyson  و Cadillac در این پروژه مشارکت داشته و هر یک با خلق فضاهایی متمایز، تجربه ‌ای منحصربه ‌فرد برای بازدید کنندگان رقم زده‌ اند.

در هر دوره، این رویداد با یک شعار خاص هدایت شده و امسال با مفهوم “ آن را به هنر تبدیل کن” ، مخاطبان را به تجربه ‌ای خلاقانه‌ تر دعوت کرده است.


به‌ عنوان نمونه، یکی از اتاق‌ها با استفاده از کیسه‌های بوکس، امکان ایجاد یک سمفونی صوتی را فراهم کرده که بازدید کنندگان با ضربات خود، در ساخت موسیقی آن سهیم می ‌شوند.

 این نوآوری نه ‌تنها برندها را در کانون توجه قرار داده، بلکه تجربه ‌ای تعاملی خلق کرده که پیوند عمیق ‌تری میان مخاطب و برند ایجاد می ‌کند.

 درس کلیدی برای بازاریاب‌ها:
خلق تجربیات تعاملی و منحصربه ‌فرد، ابزاری قدرتمند در جلب توجه و ماندگاری برند در ذهن مخاطب است.

همسویی این تجربیات با ارزش‌های برند و همکاری با هنرمندان و برندهای معتبر، به ‌طور قابل ‌توجهی بر اثربخشی کمپین‌های بازاریابی می‌افزاید.

4. Lean Cuisine: #WeighThis

کمپین  #WeighThis  از Lean Cuisine، بازتعریفی الهام ‌بخش از مفهوم ارزش‌ گذاری فردی است که به‌جای تمرکز بر وزن و مشخصات فیزیکی، بر دستاوردها و توانمندی‌های انسانی تأکید دارد.

 این کمپین در ایستگاه مرکزی مترو نیویورک، گالری ‌ای از ترازوهای خاص را به نمایش گذاشت که از زنان دعوت می ‌کرد تا به‌جای عدد وزن، مهم ‌ترین موفقیت‌ها و دست آورد ها و ارزش های خود را روی آن‌ها بنویسند.


این ابتکار، ضمن ارائه پیامی عمیق درباره عزت‌ نفس و پذیرش خویشتن، تعامل مستقیم مخاطبان را نیز برانگیخت و زمینه‌ ساز یک مکالمه اجتماعی تأثیرگذار شد.

 برخلاف بسیاری از کمپین‌های تبلیغاتی سنتی، Lean Cuisine  به‌جای فروش مستقیم محصول، بر ایجاد ارتباط احساسی و انگیزشی تمرکز کرد و برند را با مفهومی عمیق ‌تر و انسانی ‌تر گره زد.

درس کلیدی برای بازاریاب ‌ها:
برندها برای ایجاد ارتباطی معنادار با مخاطبان خود، باید از چارچوب‌های تبلیغاتی صرف فراتر رفته و بر ارزش‌های واقعی و اجتماعی تأکید کنند.

کمپین‌هایی که الهام ‌بخش، مرتبط و انسانی هستند، تأثیر عمیق ‌تر و پایدارتری در ذهن مصرف ‌کنندگان برجای می‌گذارند.

5. M&M: Flavor Rooms

M&M  با راه‌اندازی کمپین Flavor Rooms، تجربه ‌ای چند حسی و بی ‌نظیر را برای مخاطبان خود رقم زد.

در این رویداد، هر اتاق به یکی از طعم‌های شکلاتی M&M  اختصاص یافته بود و با ترکیبی از رایحه، نورپردازی و دکور منحصر به ‌فرد، فضای خاصی برای تجربه هر طعم ایجاد شده بود.

این کمپین با مشارکت برندهای مختلف، تجربه ‌ای تعاملی و خاطره‌انگیز برای بازدید کنندگان فراهم کرد و به واسطه جذابیت بصری و احساسی، کاربران را ترغیب کرد تا لحظات خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند.

 همین امر موجب افزایش آگاهی از برند و تقویت ارتباط احساسی مخاطبان با M&M  شد.

درس کلیدی برای بازاریاب‌ها:
ایجاد تجربیات چندحسی، یکی از مؤثرترین روش‌ها برای تعامل با مشتریان است.

وقتی برندها بتوانند از طریق ترکیب رنگ، بو، صدا و محیط، تجربه‌ای منحصربه ‌فرد ایجاد کنند، احتمال درگیری عاطفی و ماندگاری در ذهن مخاطب به میزان قابل ‌توجهی افزایش می‌ یابد.

6. Benefit Cosmetics

Benefit Cosmetics  با استفاده از فناوری واقعیت افزوده (AR)، کمپینی نوآورانه برای تبلیغ ریمل Magnet Extreme Lengthening Mascara  راه ‌اندازی کرد که تجربه‌ ای مجازی و کاملاً تعاملی را برای کاربران فراهم ساخت.

این کمپین به کاربران این امکان را می‌داد که از طریق فیلترهای واقعیت افزوده، محصول را به‌ صورت مجازی امتحان کنند و در عین حال به پیشنهادهای شخصی‌ سازی‌ شده و تخفیف‌های ویژه دسترسی داشته باشند.

نتایج این کمپین فراتر از انتظار بود: نرخ تبدیل 50 درصدی، نرخ کلیک 39.4 درصدی و زمان تعامل 2 دقیقه و 22 ثانیه، همگی نشان از موفقیت بی ‌نظیر این استراتژی داشتند.

Benefit Cosmetics  نه ‌تنها به کمک این فناوری توانست تعامل با مشتری را به سطحی جدید برساند، بلکه تجربه ‌ای منحصر ‌به ‌فرد و هیجان ‌انگیز برای مصرف ‌کنندگان خلق کرد که فراتر از تبلیغات سنتی بود.

درس کلیدی برای بازاریاب ‌ها:
فناوری‌های نوین مانند واقعیت افزوده  (AR) ، ابزاری قدرتمند برای خلق تجربیات غوطه‌ ورانه و شخصی ‌سازی‌ شده هستند.

استفاده خلاقانه از این تکنولوژی‌ها می ‌تواند نرخ تعامل و تبدیل کاربران را افزایش دهد و برند را به روشی منحصربه ‌فرد و به‌ یاد ماندنی در ذهن مصرف ‌کنندگان تثبیت کند.

7. فیس‌بوک: تجربه Facebook IQ Live

فیس‌ بوک، به ‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اجتماعی جهانی که مالکیت اینستاگرام را نیز بر عهده دارد، همواره از داده‌ها و تحلیل‌های دقیق درباره الگوهای تعامل کاربران با پلتفرم‌های خود بهره برده است.

 این آگاهی، منجر به طراحی و اجرای تجربه ‌ای پیشگامانه تحت عنوان Facebook IQ Live  شد که به‌ طور ویژه با هدف ایجاد ارتباط مستقیم و تعامل بیشتر با کاربران و برندها طراحی گردید.

در این تجربه نوآورانه، فیس ‌بوک داده‌ها و آمار خود را به ‌صورت زنده و تعاملی به نمایش گذاشت.

یکی از بخش‌های کلیدی این تجربه، IQ Mart  بود که به ‌طور مؤثر فرآیند خرید آنلاین و تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر رفتار مصرف‌ کنندگان را شبیه ‌سازی می‌ کرد.

 علاوه بر این، فضای کافه اینستاگرامی با طراحی منحصر به ‌فرد و الهام‌ گرفته از فرهنگ و سبک زندگی نسل جدید ایجاد شد، که فرصتی بی ‌نظیر برای گرفتن عکس‌های هنری از جمله هنر لاته فراهم می‌آورد.

این کمپین تنها به‌عنوان یک تجربه فراموش ‌نشدنی شناخته نشد، بلکه از نظر تأثیرگذاری تجاری نیز بسیار موفق بود.

بر اساس داده‌های به‌ دست‌ آمده، 93 درصد از بیش از 1500 شرکت‌ کننده اذعان کردند که این تجربه به آن‌ها کمک کرده است تا استفاده بهینه ‌تری از فیس ‌بوک برای اهداف تجاری خود بیابند.

Momentum Worldwide، آژانس تبلیغاتی مسئول طراحی این تجربه، به‌خوبی مفهوم کلیدی این کمپین را شرح داده است:

«زمانی که بدانیم چه چیزی برای مخاطبان اهمیت دارد، قادر خواهیم بود تا به ‌طور دقیق و مؤثر به نیازهای آن‌ها پاسخ دهیم.»

 به عبارت دیگر، با شناخت عمیق از نیازها و اولویت‌های مخاطبان، می‌ توان استراتژی‌های بازاریابی را به گونه ‌ای طراحی کرد که هم ‌راستا با خواسته‌ها و توقعات آن‌ها باشد.

این کمپین نه‌ تنها موجب ارتباط بهتر فیس‌بوک با کاربران شد، بلکه تصویر مثبتی از برند فیس‌بوک در ذهن مخاطبان به‌ ویژه افرادی که هنوز نمی‌دانستند چگونه از این پلتفرم برای پیشبرد اهداف تجاری خود استفاده کنند، ایجاد کرد.

نکات کلیدی برای بازاریاب ‌ها:

  • تجربه ‌ای ایجاد کنید که برای مخاطبانی که هنوز به پتانسیل محصول یا خدمات شما شک دارند، به ‌طور واضح و ملموس نشان دهد که چگونه می‌تواند به آن‌ها کمک کند.
  • داده‌ها و آمار خود را به شکلی زنده و جذاب ارائه کنید. از رویدادهای تعاملی و نمایش‌های زنده استفاده کنید تا مخاطب به ‌طور عینی درک کند که هر عدد و شاخص چه معنایی دارد.

8. ریک و مورتی: کمپین Rickmobile

برای تبلیغ بازگشت سریال انیمیشنی Rick & Morty، شبکه  Cartoon Network  یک خودروی عظیم‌ الجثه به شکل شخصیت اصلی سریال، یعنی ریک، به سراسر ایالات متحده فرستاد.

این کمپین با استفاده از رسانه‌های اجتماعی به‌سرعت در فضای مجازی به یک پدیده وایرال تبدیل شد.

مخاطبان می ‌توانستند از طریق صفحه مقصد زنده در سایت Adult Swim  از مسیر حرکت Rickmobile  آگاه شوند و زمانی که این خودرو به یکی از شهرهای بزرگ می ‌رسید، جمعیتی عظیم برای گرفتن عکس با آن تجمع می‌ کردند.

علاوه بر این، در داخل خودرو، محصولات مختلف مرتبط با برنامه به فروش می‌رسید.

نکات کلیدی برای بازاریاب‌ها:

  • از رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان یک ابزار کلیدی برای ایجاد هیجان و انتظار پیرامون یک رویداد یا تجربه استفاده کنید، همان‌طور که Adult Swim  و Cartoon Network  به‌ خوبی از آن بهره بردند.
  • به خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب بها دهید. استفاده از یک خودروی عظیم‌الجثه به شکل شخصیت کارتونی می‌تواند توجه‌های زیادی را جلب کند و افراد حتی اگر علاقه‌ای به سریال نداشته باشند، جذب این رویداد شوند.
  • اگر امکان فروش محصولات مرتبط با رویداد فراهم است، این فرصت را به‌طور کامل بهره‌ برداری کنید. در این کمپین، علاوه بر تبلیغ سریال، محصولات آن نیز با موفقیت به فروش رسید.

9. کوکا کولا: تجربه واقعیت مجازی در جام جهانی فوتبال

در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در زوریخ، کوکا کولا به‌عنوان یکی از برندهای پیشرو، تجربه ‌ای جذاب از واقعیت مجازی را برای بازدید کنندگان فراهم آورد.

در این تجربه، بازدیدکنندگان قادر بودند تا با ایستادن مقابل صفحه ‌نمایش، یکی از بازیکنان مشهور فوتبال را در کنار خود مشاهده کنند و حتی حرکات فوتبالی را با او تمرین کنند.

نکات کلیدی برای بازاریاب‌ها:

  • اگرچه واقعیت مجازی برای همه برندها در دسترس نیست، اما این نوع تجربه می‌تواند به‌عنوان یک ابزار بسیار مؤثر در کمپین‌های مشابه استفاده شود.
  • افزودن حضور یک کارشناس یا متخصص می‌تواند ارزش این تجربه را دوچندان کرده و به شرکت ‌کنندگان این امکان را بدهد تا سوالات خود را مطرح کرده و راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند.
  • از رویدادهای بزرگ و پرجمعیت برای اجرای این نوع کمپین‌ها استفاده کنید. زمانی که یک رویداد بین‌المللی یا مهم در شهری برگزار می‌شود، می‌توانید با برپایی پاپ ‌آپ‌ها یا تجربیات مشابه، توجه مخاطبان را جلب کنید.

و د رآخر

بازاریابی تجربی به ‌عنوان یکی از مؤثرترین راهکارهای برندسازی، فراتر از تبلیغات سنتی عمل می‌کند و بر خلق تجربیات معنادار و احساسی برای مخاطبان تمرکز دارد.

 این رویکرد، با درگیر کردن حواس و احساسات مصرف‌ کنندگان، آن‌ها را از ناظران منفعل به شرکت‌کنندگان فعال در داستان برند تبدیل می‌کند.

 در دنیایی که اشباع تبلیغاتی و کاهش توجه مخاطبان به چالش‌های کلیدی بازاریابان تبدیل شده است، بازاریابی تجربی می‌تواند حلقه‌ی گمشده‌ی تعامل عمیق با مشتریان باشد.

استفاده هوشمندانه از فناوری‌های نوین، شخصی‌سازی محتوا و هم‌افزایی دیجیتال و فیزیکی، این امکان را فراهم می‌آورد که برندها روابط پایدار و متمایز با مخاطبان خود ایجاد کنند.

در نهایت، یک کمپین بازاریابی تجربی موفق، نه‌تنها تأثیر احساسی ماندگار ایجاد می‌کند، بلکه وفاداری به برند را افزایش داده و به افزایش ارزش طول عمر مشتری (CLV) منجر می‌شود.

منابع : +

پست های مرتبط

ارسال دیدگاه برای %s