اگون شیله در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۸۹۰ در شهر “تولن” متولد شد، او  تنها پسر آدلف (۱۸۵۰-۱۹۰۴) و ماری شیله (۱۸۶۲-۱۹۳۵) بود .مادرش اهل شهر کروماو (کروملوف امروزی) بود و پدرش از خانواده‌ای اهل آلمان شمالی آمده بود. آدلف به عنوان رئیس ایستگاه راه‌آهن تولن کار می‌کرد و خانواده‌اش در آپارتمان سازمانی زندگی می‌کردند.

بعد از دو خواهر بزرگتر به نام‌های الویرا (۱۸۸۳-۱۸۹۳) و ملانی (۱۸۸۶-۱۹۷۴)، گرترود (†۱۹۸۱) در سال ۱۸۹۴ به دنیا آمد.  او تا سالیان نقش مدل طراحی را برای اگون شیله ایفا می کرد.

از سال ۱۸۹۶ تا ۱۹۰۰، اگون شیله به مدرسه ابتدایی تولن رفت. او از جوانی به نقاشی علاقه مند شدو بیشتر نقاشی‌هایش مربوط به قطارها و ایستگاه های قطار بود.

در سال ۱۹۰۱ به یک دبیرستان در کرمس فرستاده شد، اما به دلیل عدم موفقیت در درس‌ها، در سال ۱۹۰۲ به یک مدرسه متوسط در کلوسترنوبورگ منتقل شد. علاقه او همچنان به طراحی و  دفترهای طراحی‌اش روز به روز بیشتر میشد.

از سال ۱۹۰۲، وضعیت سلامتی پدر اگون شیله به تدریج بدتر شد. در پاییز سال ۱۹۰۴، پدر نمی‌توانست دیگر کار کند برای همین خانواده به کلوسترنوبورگ نقل مکان کرد.

 آدلف شیله در اواخر سال ۱۹۰۴ به دلیل سفیلیس در سن ۵۴ سالگی درگذشت. این مرگ برای پسرش اگون یک غم بزرگ بود.

اگون شیله در دهه های مختلف زندگی :

1906–1908

از آنجایی که عملکرد اگون شیله در مدرسه همچنان ضعیف بود، گزینه‌های تحصیلی جایگزین برای او مطرح شد و برخی از معلمان او توصیه کردند که به رشته های هنری  بپردازد.

 در پاییز سال ۱۹۰۶، اگون شیله با موفقیت به آکادمی هنرهای زیبای وین، یکی از معتبرترین مدرسه های هنر ، پذیرفته شد.

 اگون سپس با مادر و خواهرانش به وین نقل مکان کرد و به سرعت با ‌دانش‌آموزان هم‌اندیشه خود آشنا شد.

در سال ۱۹۰۷، اگون شیله برای اولین بار با گوستاو کلیمت، یکی از اساتید مشهور وین، آشنا شد.

 شیله تحت تأثیر کلیمت قرار گرفت . کلیمت او را به با بزرگترین مجموعه داران هنری آشنا کرد. .

از سال ۱۹۰۷، رنگ‌ها و اشکالی که در  وین ترویج می‌شد، وارد اثرات هنری اگون شیله شد و نقاشی های او به نحوی تحت تاثیر آن فضا قرار گرفت.

در ماه مه ۱۹۰۸، اگون شیله برای اولین بار در یک نمایشگاه در کلوسترنوبورگ شرکت کرد.

هاینریش بنش، مدیر راه‌آهن جنوبی اتریش، با این جوان هنرمند آشنا شد. با وجود ثروت کم، بنش یکی از مهمترین مجموعه‌های آثار اگون شیله را خرید، که امروزه همین مجموعه در آلبرتینا وین به نمایش در آمده است.

در سال ۱۹۰۸، اگون شیله به کلاس نقاشی عمومی کریستیان گریپنکرل، یکی ازمشهورترین نقاشان خیابان رینگ وین، رفت.

رابطه او با این استاد محافظه‌کار از ابتدا دشوار بود و شیله در همه‌ی دروس خود به سختی نمره می گرفت.

1909

در تابستان سال ۱۹۰۹، به دعوت گوستاو کلیمت، اگون شیله فرصت نمایش آثار خود در نمایشگاه بین‌المللی کونستشائو وین را به دست آورد.

 در آنجا، او با معمار و طراحان بزرگی مانند  یوزف هوفمان و وینر ورک‌اشتات (کارگاه‌های هنر وین) آشنا می‌شود.

 پس از اختلافات شدید با گریپنکرل، ایگون شیله با چند تن دیگر از دانشجویان هنر گروه  Neukunstgruppe  را تاسیس می کنند.

 نخستین نمایش گروه در اواخر سال ۱۹۰۹ در سالن هنر پیسکو در میدان شوارتزنبرگ برگزار می‌شود.

 آنتون فایستاور پوستر نمایشگاه را طراحی می‌کند، در حالی که اگون شیله مانیفست گروه را می‌نویسد:

“تعداد بسیار کمی به عنوان هنرمندان مدرن انتخاب شده اند. هنرمند مدرن حتماً باید خودش باشد؛ او باید یک خالق باشد؛ او نیاز به پایه هایی زاینده در وجود خود دارد که برای خلق اثر باید بتواند به آنها تکیه کند و  در لحظه یک خلق هنری داشته باشد، بدون استفاده و توجه به آنچه در گذشته یاد گرفته و تمرین کرده است.”

1910–1911

در سال ۱۹۱۰، اگون شیله وارد دوره‌ای جدید از اکسپرسیونیسم خویش قرار گرفت.

برای اگون شیله جدا شدن از آکادمی به معنای منصرف شدن از رویکرد تزیینی به  هنر نقاشی و طراحی بود..

 او با سرعت، به سوی اکسپرسیونیسمی بسیار رادیکال حرکت کرد.

 در یک نامه به تاریخ‌نگار هنر، یوزف استریگوفسکی، نوشت: “من از کلیمت عبور کردم. امروز فکر می‌کنم که کاملاً متفاوت هستم.”

طرح‌های جذاب و زشتی‌های تراژیک، خطوط تیز و رنگ‌آمیزی غیرطبیعی به شدت در آثارش ظاهر شدند.

 اکنون، او بدن و فیگور ها را به موضوع آثار خود تبدیل کرد.

زشتی تراژیک، خطوط تیز و رنگ‌آمیزی غیرطبیعی، و فیگور های شکننده امکان یک جستجوی روان‌شناختی برای حقیقت پشت سطح ظاهری را فراهم میکرد.

هم‌زمان با این تغییرات، شیله شعر نیز می نوشت که تحت تأثیر آرتور رمبو بود و اکنون گاها عناوین این شعرها نیز همراه با نقاشی‌ها با هم به نمایش در می آیند.

 استعداد پانتومیم و شخصیت خارق‌العادهٔ اروین دومینیک اوسن، دوست نزدیکی که به مدت کوتاهی با شیله بود، تأثیرات طولانی‌مدتی براین هنرمند گذاشت.

در بیمارستان زنان دانشگاه وین، شیله با اجازه دکتر اروین فون گراف، زنان باردار و نوزادان را  برای مدتی به تصویر می کشد؛ این کار نیز نمایش دیگری از ابعاد وجودی انسان هاست که به تخیل این هنرمند کمک کرده است.

آثار شیله در نمایشگاه‌های مختلف با استقبال خوبی مواجه شدند. در فوریه ۱۹۱۰، دومین نمایشگاه گروه هنری نوکونست در باشگاه هنرمندان زنان آلمانی در پراگ برگزار شد.

 به همراه شیله، آثار هانس بلر، آنتون فایستاور، آلبرت پاریس گوترسلوه و رودولف کالواخ نیز در این نمایشگاه حضور داشتند. این گروه نقطه تلاقی بین ادبیات و نقاشی را گسترده‌تر کرد.

به دعوت یوزف هوفمان، رئیس ویانر ورک‌اشتات، شیله در نمایشگاه جهانی پراتر شرکت کرد، که از مه تا اکتبر ۱۹۱۰ به نمایش گذاشته شد.

شیله یک نقاشی از یک زن برهنه   را در ابعاد واقعی به نمایش گذاشت، گفته می‌شود که وقتی امپراتور اتریش فرانتس ژوزف این اثر را دید، از آن دور شد و گفت: ” این وحشتناک است.”

1911

در سال ۱۹۱۱، هنرمند پاریس فون گوترسلوه یک مقاله مهم درباره اگون شیله می‌نویسد.

 منتقد هنر آرتور روسلر نیز حامی شیله می‌شود و مقالاتی درباره او منتشر می‌کند.

یک نمایشگاه اولیه گروهی در گالری میتکه برگزار می‌شود و شیله در آنجا با تاجر هنری هانس گلتس مونیخ آشنا می شود.

 در نوامبر، شیله به انجمن هنرمندان سما پذیرفته می‌شود که جمعیت آن از اعضایی همچون پل کله و آلفرد کوبین تشکیل شده است.

در بهار با مدل والبورگا “ولی” نویزیل آشنا شده و عاشق او می‌شود.

آنها به کروماو (کروملوف)، شهر تولد مادر او، نقل مکان می‌کنند.

در آنجا، شیله وارد یکی از دوره‌های خلاق هنری‌ خود می‌شود. با این حال، زندگی مشترک با والی نویزیل و نقاشی‌های برهنه در فضای باز، باعث ایجاد فشارهایی بر او شد و در نهایت  باعث می‌شود که آنها در اوایل تابستان از کروماو خارج شوند.

پس از آن، شیله در نولنگباخ، یک جامعه روستایی کوچک در نزدیکی وین، استقرار می‌یابد. او از طبیعت لذت می‌برد و قصد دارد که تا همیشه در آنجا بماند.

1912

در این دوره اگون شیله با چالش هایی رو به رو می شود. در آوریل، اگون شیله به اتهام دزدیدن یک دختر و آزار نوجوانان متهم می‌شود. او به مدت سه هفته در بازداشت در نولنگباخ قرار می‌گیرد.

او از اتهام آزار نوجوانان در نهایت تبرئه میشود، اما به دلیل اینکه کودکانی که خانه‌اشان را بازدید می‌کردند ممکن بوده که با نقاشی‌های برهنه او که بر روی دیوارهای اتاق‌هایش آویخته شده بودند، روبرو شوند، به سه روز زندان محکوم می‌شود.

بعد از این حادثه، یک بحران شخصی عمیق برای او آغاز می‌شود.

پس از آزادی از زندان در مه ۱۹۱۲، شیله به وین باز می‌گردد.

در تابستان، او چندین سفر را آغاز می‌کند و به مکان‌های محبوب گذشته‌اش، از جمله تریسته، سفر می‌کند، جایی که تحقیقاتی از کشتی‌ها در بندر انجام می‌دهد.

در ماه اوت، به مونیخ مسافرت می‌کند و آثار اکسپرسیونیست‌های آلمانی را می‌بیند.

 والی نویزیل همراه اگون شیله به دریاچه‌های ورترزه در کارینتیا و دریاچه کنستانس در فورارلبرگ می‌رود.

نمایشگاه بین‌المللی انجمن هنرمندان زوندربوند از مه تا سپتامبر در کلن برگزار شد این نمایشگاه از مهمترین نمایش‌های دوره‌ی پیش از جنگ بود که بیش از ۶۰۰ اثر را به نمایش گذاشت و دیدگاه جدیدی بر هنر معاصر ارائه می‌داد .

در این نمایشگاه سه نقاشی از شیله نیز دیده می شد.

۱۹۱۳

اگون شیله در حالی که هنرمندی نام آور می‌شود، در تاریخ ۱۷ ژانویه به اتحادیه هنرمندان اتریش به ریاست گوستاو کلیمت پذیرفته می‌شود.

او این امکان را به دست می‌آورد که در نمایشگاه‌هایی در بوداپست، مونیخ، دوسلدورف، درزدن و برلین حضور یابد.

 گالری گلتس در مونیخ  از ژوئن تا ژوئیه  یک نمایشگاه انفرادی با آثار او برگزار می‌کند.

همچنین، وی شروع به همکاری با مجله Die Aktion می‌کند که برخی از نقاشی‌ها و شعرهای او را منتشر می‌کند.

۱۹۱۴

شیله در این سال  یک پیشنهاد از هانس گلتس در مونیخ برای اقامت  در پاریس دریافت می‌کند، اما هرگز این سفر را انجام نمی‌دهد.

در تاریخ ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴، زمانی که وارث تاج و تخت، آرش‌دوک فرانتس فردیناند در سرایوو کشته می‌شود، اتریش-مجارستان به صربستان اعلام جنگ  می‌کند.

سه روز بعد، منظم سازی نیروهای جنگ آغاز می‌شود.

شیله از انگیزه وطن‌پرستانه همکاران هنرمند خود برای جنگ حمایت نمیکند.

شیله در این زمان شروع به تجربه های جدید می‌کند.

 در بهار، نقاش و گرافیست رابرت فیلیپی او را با تکنیک‌های چاپ چوب و چاپ فلزی آشنا می‌کند. با عکاسانی همچون آنتون یوزف ترچکا و یوهانس فیشر، شیله همکاری مشترکی در زمینه عکاسی با آنها انجام میدهد.

شیله با وجود شروع جنگ جهانی اول، به‌طور فزاینده ای در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کند.

در همین سال، او برای اولین بار در نمایشگاه‌های خارج از امپراتوری اتریش-مجارستان شرکت می‌کند؛ در شهرهای رم، بروکسل و پاریس.

1917-1915

در بهار سال ۱۹۱۵، شیله از والی نویزیل جدا می‌شود.

در اواخر ماه مه ۱۹۱۵، شیله مجبور به دادن تست  نظامی می‌شود و در این تست اعلام می‌شود که او قابلیت نظامی را دارد.

چند روز قبل از این اتفاق، او با ادیت هارمز ازدواج می‌کند. پس از یک مهمانی کوتاه در ماه عسل، همراه با هزاران جوان دیگر راهی اردوی  نظامی می‌رود.

پس از پایان آموزش نظامی اولیه، به وین اعزام می‌شود و او از اسیر های جنگی روسیه نگهبانی می‌کند.

برای کار هنری وقت کمی دارد. در دسامبر ۱۹۱۵، موفق به شرکت در نمایشگاه برلین Secession می‌شود.

اثر “Levitation” او مقابل اثر “Death and Life” گوستاو کلیمت قرار می‌گیرد.

در ماه مه ۱۹۱۶، شیله به نیجر اتریش منتقل می‌شود تا در اردوگاه سربازان روس فعالیت کند.

 او در آن زمان این افسران را به تصویر میکشد.

در ژانویه ۱۹۱۷، او به وین منتقل می‌شود؛ مافوقان او از کارهای هنری او حمایت می‌کنند.

شیله شروع به برنامه‌ریزی برای زمان پس از جنگ می‌کند: “ما می‌دانیم که زمان صلح سیاسی نزدیک است و یک تقابل بزرگ بین رویکردهای مادی‌گرایی تمدن ما و باقی‌مانده‌های فرهنگ نجیب که این دوره تجاری هنوز برایمان باقی گذاشته است، را به وجود خواهد آورد.

ودر آخر

در ماه اکتبر سال 1918 همسر باردار شیله، ادیت، به علت ویروس آنفلوانزای اسپانیایی درگذشت و شیله نیز به این بیماری مبتلا شد.

در تاریخ ۳۱ اکتبر، روز خاکسپاری همسرش، اگون شیله، نیز درگذشت.

پیش بینی اگون شیله در این تاریخ درست در آمد:

 “جنگ تمام شده است – و من باید بروم. تابلوهای من در همه موزه‌های جهان نمایش داده خواهند شد.”


همچنین بخوانید:

بیوگرافی پل رند طراح بزرگ

2 پاسخ

ارسال دیدگاه برای %s