استراتژی خروج از کسب و کار یک برنامه استراتژیک است که برای صاحبان کسب و کار، به منظور فروش شرکت خود یا سهامهای خود به یک شرکت یا سرمایهگذار دیگر تدوین میشود. داشتن یک استراتژی خروج مدون به صاحبان کسب و کار کمک میکند تا حداکثر ارزش را از فروش داراییهای حفظ کرده و کمترین ضرر مالی و اعتباری را متحمل شوند.
استراتژی خروج از کسب و کار چیست؟
در مواردی که یک کسب و کار موفق نیست، یک برنامه خروج به صاحب کسب و کار کمک میکند تا خسارات خود را کاهش ده.
استراتژیهای معمول خروج شامل اعلام عمومی اولیه، ادغام ، تسویه، انتقال مدیریت و منابع به گزینه جایگزین هستند.
گزینههای استراتژی خروج:
هنگامی که گزینههای خروج خود را مورد بررسی قرار میدهید، باید بین فروش به یک مالک جدید یا بستن کامل کسب و کار یکی را انتخاب کنید.
فروش به یک مالک جدید معمولا یک بازی برد برد است. شما به پولتان میرسید و خریدار هم از اعتبار و سابقه شما استفاده میکند.
گزینه دوم بستن کسب و کار و فروش داراییهاست.
در حالی که این روش ساده و سریعتر است، درآمد فقط از فروش داراییها (ملک و تجهیزات) بدست میآید. و سابقه و برند شما نابود می شود.
همچنین، اگر شما بدهیهایی دارید، باید همه را خودتان تسویه کنید .
مزایای داشتن استراتژی خروج از کسب و کار
داشتن یک استراتژی برای خروج از کسب و کار قبل از اجرای آن شما را برای بهینه کردن این فرآیند و حتی برای شرایط غیر منتظره آماده میکند.
تدوین برنامههای استراتژیک و تصمیمات کاری:
با در نظر گرفتن نقطه خروج، نیاز است که اهداف مالی و برندینگ خود را انتخاب کرده باشید و بدانید که در صورت برآورده نشدن چه میزان از اهداف باید از کسب و کارتان خارج شوید.
بیشینه سازی بازگشت سرمایهگذاری:
هنگام خروج، زمانبندی امری حیاتی است. داشتن یک استراتژی خروج برنامه کسب و کار به شما اجازه میدهد تا زمانی که شرایط بازار مساعد هست، بفروشید و سود خود را افزایش دهید
افزایش جذابیت کسب و کار برای سرمایهگذاران:
خریداران و سرمایه گذاران در صورتی که متوجه شوند شمار تحت یک برنامه استراتژی از کسب و کارتان خارج میشوید اطمینانشان به شما و کسب و کار افزایش پیدا میکند و راحتتر میتوانند به شما اعتماد کنند.
دستیابی به اهداف تجاری و حرفهای:
اجرای یک استراتژی خروج از کسب و کار ارزش و توانایی کسب و کار را افزایش میدهد و همچنین میتواند از عواقب منفی خروج مانند ورشکستگی جلوگیری کند.
تضمین انتقال سریع منابع و پیوستگی:
استراتژیهای خروج همه نقشها و نحوه مشارکت آنها در عملیات را شرح میدهد.
با آگاهی همه کارمندان و ذینفعان از مسئولیتها و اقدامات خود، انتقالها واضح و قابل پیشبینی هستند. شما میتوانید از اختلال ها و اتفاقات غیر منتظره جلوگیری کرده و پیوستگی در فعالیت کسب وکار را تضمین کنید.
انواع استراتژیهای خروج
چند نمونه اصلی از استراتژیهای خروج از کسب و کار برای کارآفرینان، استارتاپها و کسبوکارهای بزرگ وجود دارد.
در نهایت، استراتژیای که انتخاب میکنید به اهداف مالی، شخصی و کسبوکاری شما بستگی دارد. همچنین به برخی از مزایا و معایب هر کدام اشاره خواهیم کرد.
ادغام و مالکیت (M&A)
این استراتژی خروج از کسب وکار شامل ادغام با یک شرکت دیگر یا فروش شرکت شما (یا یک قسمت از آن) به شرکت دیگر می باشد.
شرکتی خریدار ممکن است یک رقیب، یک تامینکننده، یک مشتری یا یک شرکت سرمایهگذاری خصوصی باشد.
اگر شما یک برند قوی، فناوری یا پایگاه مشتری ساختهاید، استراتژی خروج از کسب و کار ادغام میتواند یک گزینه جذاب برای خروج شما باشد.
مزایا
با ترکیب منابع و توانمندیها اقتصاد مقیاسی ایجاد میشود و باعث افزایش کارآیی میگردد.
توانایی رقابت و سهم بازار افزایش میدهد.
دسترسی به بازارها، فناوریها و استعدادهای جدید فراهم میکند.
ترکیب عملیات به دلیل عملیات ترکیبی، هماهنگی و صرفهجویی در هزینهها ارزش افزوده ایجاد میکند.
معایب
چالشهای ادغام و تفاوتهای ساختاری میتوانند منجر به مشکلات قابل توجه در تحقق مزایای انتظاری شوند.
هزینههای بالای تراکنش و سرمایهگذاری معمولاً مشکل ساز هستند..
احتمال از دست دادن تمرکز بر روی فعالیتهای هستهای کسبوکار در طول فرآیند ادغام.
استراتژی خروج میراث خانوادگی
این استراتژی خروج برای یک کسبوکار کوچک شامل انتقال مالکیت و رهبری یک کسبوکار از نسل فعلی به نسل بعدی در یک خانواده است.
مزایا
حفظ و استمرار سنت و تاریخچه کسبوکار با احساس سنت و سنتشناسی.
احتمالا نسل جوانتر به علت سابقه خانوادگی در کسب و کار تعصب و پایبندی بیشتری به کسب و کار خواهند داشت.
نسل جوانتر احتمالا بتوانند با رویکرد های جدید تر کسب و کار را از چالش ها رهایی بدهند و ایده های نو یی را اجرایی کنند.
معایب
فضای خانوادگی میتواند منجر به تضادهای منافع و عدم توانایی در تصمیمگیریهای کسبوکار بیطرفانه شوند.
جانشینان ممکن است مهارتها یا تجربههای لازم برای هدایت کسب وکار را نداشته باشند.
کارکنان غیر خانواده ممکن است احساس کمبود فرصتهای برابر را داشته باشند که موجب عدم رضایت در میان نیروی کار شود.
بیانعطافی داخل خانواده ممکن است مانع معرفی ایدهها و نوآوریهای جدید شود
خرید و تصرف مدیریتی و کارمندان (MBO)
استراتژی خروج از کسب و کار MBO وقتی رخ میدهد که تیم مدیریت شرکت اکثریت سهام را از سهامداران موجود خریداری میکند.
این استراتژی خروج در کارآفرینی به مدیران اجازه میدهد که کنترل کسب وکار را به دست گیرند و تصمیمات را بدون دخالت خارجی اتخاذ کنند. MBO
مزایا
احتمال موفقیت بیشتر زیرا تیم مدیریت از قبل با عملکرد، فرهنگ و چالشهای شرکت آشنا است.
MBO میتواند پایداری در رهبری را فراهم کند.
فرآیند تصمیمگیری انعطافپذیرتر میشود چون میان یک تیم کوچکتر اتفاق می افتد.
معایب
تأمین سرمایه برای یک MBO میتواند هزینه بر باشد. تیم مدیریت ممکن است با مشکلات جذب سرمایه لازم برای خرید شرکت روبرو شود.
اعلان ورشکستگی
اعلان ورشکستگی یک فرآیند قانونی است که یک شرکت ناتوان در پرداخت بدهیهای خود، از اعتباردهندگان درخواست حمایت می کند.
این کار بسته به شرایط، ممکن است منجر به بازسازی، تجدید سرمایهگذاری یا تسویه شود.
اعلان ورشکستگی می تواند آخرین برنامه برای خروج از کسب و کار باشد.
مزایا
فرآیندی قانونی برای تسویه یا بازسازی بدهیها فراهم میکند.
میتواند به عنوان آخرین راه فشار اتقصادی و روانی را از شما بردارد.
معایب
بر روی امتیاز اعتباری شرکت و مالکان آن تأثیر شدیدی میگذارد.
دادگاه کنترل داراییهای شرکت را به دست میگیرد و ممکن است یک نماینده حسابرسی برای نظارت بر فرآیند تعیین شود.
افشا شدن هزینههای حقوقی و اداری است که میتواند ارزش داراییهای شرکت را کاهش دهد.
معمولاً منجر به از دست دادن شغل کارکنان می شود.
چگونگی تدوین یک استراتژی خروج از کسب و کار
۱. تعیین زمان ترک
اولین چیزی که باید در برنامهریزی خروج از کسب و کار انجام دهید، تعیین زمانی است که باید اینکار انجام شود
بهترین استراتژی برنامه ایست که دقیقا بدانید و پیش بینی کنید که در صورت چه شرایطی باید از کسب و کارتان خراج شوید.
۲. تعیین اهدفاتان از خروج
از خودتان بپرسید که از استراتژی خروج از کسب و کارتان چه میخواهید به دست بیاورید.
آیا میخواهید بازنشسته شوید یا به دنبال فرصتهای جدیدی میگردید؟ آیا هنوز میخواهید کنترل بر کسب و کار را داشته باشید؟ آیا قصد دارید برند خود را حفظ کنید؟
۳. شناسایی خریداران یا جانشینهای بالقوه
خریدار بالقوه برای کسب و کار شما به صنعت، عملکرد مالی، سازگاری استراتژیک، جایگاه بازار و عوامل دیگر بستگی دارد.
شناسیایی این موارد میتواند به شما در نقطه خروج کمک کند.
۴. ارزیابی ارزش فعلی کسب و کار شما
در مرحله بعدی باید بدانید که کسب و کار شما واقعاً چقدر ارزش دارد.
این ممکن است شامل ارزشگذاری کسب و کار باشد، با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد، سود، داراییها، جایگاه بازار و پتانسیل رشد.
علاوه بر ارزشگذاری کسب و کار خود تمام اسناد شرکت خود را با دقت تکمیل کرده و نگهداری کنید
این اسناد شامل موارد زیر میشوند:
– اطلاعات مالی
– مجوزها/پروانه
– اطلاعات کارمندان و حقوق ها
– قراردادهای تامینکننده و مشتری
– حسابرسی
– فهرست داراییها
– اطلاعات بیمه
– بدهیها
– مستندات مالکیت معنوی
5. تشکیل یک تیم حرفه ای برای مدیریت فرآیند
خریداران با یک تیم حرفه ای به میز مذاکره میآیند. شما هم باید یک تیم عالی تشکیل دهید.
افرادی که باید به تیم خود اضافه کنید عبارتند از:
– حسابداران
– کارشناسان کسب و کار
– وکلا
– مشاوران ادغام و تخصص مالی
– متخصصان بازاریابی
– متخصصان اطلاعات و ارتباطات
6. تدوین یک برنامه خروج
یک برنامه استراتژیک تدوین کنید که در زمان گذار و انتقال چه فرآیندهایی اتفاق می افتد. این برنامه باید حاوی چگونگی انتقال رهبری، شامل زنجیره فرمان، نقشها و مسئولیتها و زمانبندی برای مراحل گذار باشد.
هنگامی که تصمیم به خروج از کسب و کار خود گرفتهاید، به تدریج خود را حذف کنید.
اگر عملیات، درآمد و بقا 100٪ به مالک مربوط شود، این برای خریداران یک نشانه قرمز میشود
در نهایت، برنامه خروج از کسب و کار شما باید این عناصر را شامل شود:
– ارزش کسب و کار
– زمانبندی برای خروج شما
– آمادگی مالی
– مناسبترین استراتژی خروج
– گزارش کلی
– مشارکت پس از خروج (نقشهای مشاوره، موقعیتهای مشاورهای یا سایر اشکال مشارکت مستمر)
7. ایجاد یک برنامه ارتباطی
برنامهریزی کنید که چگونه و زمانی که از خروج خود به مشتریان، کارمندان و سایر ذینفعان اطلاع دهید.
اطلاع دادن به مشتریان میتواند اعتبار شما را حفظ کنید و برای کسب وکار جدیدتان اعتباری مضاعف به ارمغان بیاورد.
8. تدوین یک برنامه برای موقعیت های فورس ماژور
در طول فرآیند خروج، امکان دارد اتفاقات ناگهانی رخ دهند.
به عنوان مثال، رویدادهای غیرمنتظره مانند تغییرات شرایط بازار، تأخیرها یا اختلافات با ذینفعان میتواند بر فرآیند خروج تأثیر بگذارد.
به همین دلیل به یک برنامه ضروری برای برخورد با این خطرات نیاز دارید.
ارزیابی کنید که هر خطری که شناسایی کردهاید چه تأثیر و چقد اعتمال وقوع دارد. سپس، میتوانید استراتژیهایی برای کاهش تأثیر آنها ارائه دهید.
.
منبع: +